غیرت کن و ز آه برافروز از صائب تبریزی غزل 6383

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

غیرت کن و ز آه برافروز شمع خویش

1 غیرت کن و ز آه برافروز شمع خویش دریوزه فروغ ز شمس و قمر مکن

2 خواهی که چون شکوفه ازین باغ برخوری با خاک ره مضایقه سیم و زر مکن

3 پای حنا گرفته به جایی نمی رسد از خود برون نیامده عزم سفر مکن

4 تا دیده ات ز نور یقین غیبت بین شود در عیب مردم و هنر خود نظر مکن

5 این آن غزل که اهلی شیرین کلام گفت می در پیاله نوبت من بیشتر مکن

6 در کارزار عشق حدیث جگر مکن با تیغ آفتاب ز شبنم سپر مکن

7 بی بادبان سفینه به ساحل نمی رسد زنهار ترک ناله و آه سحر مکن

8 جوش بهار آبله در خار بسته است ای سست رگ، ملاحظه از نیشتر مکن

9 خون را نشسته است به خون هیچ ساده دل می در پیاله من خونین جگر مکن

10 از ماجرای پشه و نمرود پند گیر در هیچ دشمنی به حقارت نظر مکن

11 گر آه سردی از جگر اینجا کشیده ای از آفتابروی قیامت حذر مکن

عکس نوشته
کامنت
comment