- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگرچه نطق در هر نکته صد تنگ شکر دارد ولی شهد خموشی در نظر شان دگر دارد
2 زطوق بندگی راه نفس شد تنگ بر قمری همان سرو از رعونت دست تمکین بر کمر دارد
3 مصور را کند بی دست و پا حسنی که شوخ افتد نشد نقشی درست از روی او آیینه بردارد
4 زبی برگی نکردم روی خود را تلخ، تا دیدم که بیش از فلس زیر پوست ماهی نیشتر دارد
5 میسر نیست دنیا دار را تحصیل آگاهی نی از سیر مقامات است غافل تا شکر دارد
6 فزود از خط مشکین آب و رنگ لعل سیرابش که زیر سبزه این آب روان حسن دگر دارد
7 نشست از خاطرم گرد غمی بخت سیه صائب چه حرف است این که ابر تیره باران بیشتر دارد؟