- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرچه عمری شد صبا مشق ریاحین می کشد خجلت روی زمین زان خط مشکین می کشد
2 بوالهوس را روی دادن، خون عصمت خوردن است وای بر آن گل که خار از دست گلچین می کشد
3 می کند بالین ز زانو خاکساران ترا چرخ کز زیر سر بیمار، بالین می کشد
4 چون فلک هر سبزه شوخی که می خیزد زخاک گردنی در راه آن آهوی مشکین می کشد
5 نقش شیرین را به خون خسرو زلوح خاک شست همچنان فرهاد غافل مشق شیرین می کشد
6 زود خواهد شد نهان در زیر دامان زمین آن که دامن بر زمین از راه تمکین می کشد
7 در سواری حسن می آید دو بالا در نظر این نهال شوخ، قد در خانه زین می کشد
8 حرف گیران از خموشیهای ما خونین دلند بی زبانی سرمه در کام سخن چین می کشد
9 صائب از در یوزه تحسین یاران فارغ است این کلام از دشمن خونخوار تحسین می کشد