- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هوا چکیده نورست در شب مهتاب ستاره خنده حورست در شب مهتاب
2 سپهر جام بلوری است پر می روشن زمین قلمرو نورست در شب مهتاب
3 صراحی می گلرنگ، سرو سیمینی است پیاله غبغب حورست در شب مهتاب
4 زمین ز خنده لبریز مه، نمکدانی است زمانه بر سر شورست در شب مهتاب
5 رسان به دامن صحرای بیخودی خود را که خانه دیده مورست در شب مهتاب
6 می شبانه کز او روز عقل شد تاریک تمام نور حضورست در شب مهتاب
7 ز خویش پاک برون آ که مغز خشک زمین تر از شراب طهورست در شب مهتاب
8 به غیر باده روشن، نظر به هر چه کنی غبار چشم شعورست در شب مهتاب
9 براق راهروان است روشنایی راه سفر ز خویش ضرورست در شب مهتاب
10 به هر طرف که نظر باز می کنم صائب تجلیات ظهورست در شب مهتاب