1 قبول عشق سرکش را دل دیوانه می باید که تاج خسروان را گوهر یکدانه می باید
2 کنم در سینه و دل درد و داغ عشق را پنهان که مه در زیر ابر و گنج در ویرانه می باید
3 مشو با مهلت دنیا زتمهید سفر غافل که یک پا در برون در، یکی در خانه می باید
4 زآتش چون سیاوش می توان سالم برون آمد دعای جوشنی از همت مردانه می باید
5 به هر کس قسمت خود می رساند چرخ مینایی نماند در صراحی آنچه در پیمانه می باید
6 دلا از پای منشین گر هوای زلف او داری که صد پا کوچه گرد زلف را چون شانه می باید
7 حجاب و شرم را بگذار در بیرون در صائب که آتش طلعتان را جرأت پروانه می باید