کوته اندیشی که نفرستد از صائب تبریزی غزل 4916

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

کوته اندیشی که نفرستد به عقبی مال خویش

1 کوته اندیشی که نفرستد به عقبی مال خویش چشم امیدش بود پیوسته در دنبال خویش

2 چون مگس در دامگاه عنکبوتان، کرده ام دست و پا گم ازهجوم رشته آمال خویش

3 خواب راحت می کنم در سایه بال هما تا ز استغنا کشیدم سربه زیربال خویش

4 می شود بر دیده خونبار من عالم سیاه هرگه اندازم نظر برنامه اعمال خویش

5 جوی خون از دیده آیینه می گردد روان پرده بردارم اگر از صورت احوال خویش

6 نیست اظهار جوانی، خجلت بی حاصلی است این که می دارم نهان ازهمنشینان سال خویش

7 داغ می بخشد ثمر گفتار هرجا درد نیست پیش بیدردان مکن اظهار صائب حال خویش

عکس نوشته
کامنت
comment