- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خلق خوش چون صلح می سازد گوارا جنگ را می نماید چرب نرمی مومیایی سنگ را
2 بر فقیران مرگ آسان تر بود از اغنیا راحت افزون است در کندن، قبای تنگ را
3 خورد از بس زخم های منکر از نادیدنی مرهم زنگار کرد آیینه من زنگ را
4 گریه را در پرده دل آب و تاب دیگرست حسن دیگر هست در مینا می گلرنگ را
5 گفتگوی ناصحان بر دل گرانی می کند ور نه گیرد از هوا دیوانه من سنگ را
6 از نواهای مخالف می کشند آزار خلق گوشمالی نیست حاجت ساز سیر آهنگ را
7 ظاهرآرایان ز چشم شور ایمن نیستند نیست از خورشید پروایی گل بی رنگ را
8 سحر را تأثیر نبود در عصای موسوی راستی در هم نوردد حیله و نیرنگ را
9 مفت شیطانند صائب کوته اندیشان که سگ صید خود سازد به آسانی شکار لنگ را