یک چند خواب راحت بر خود از صائب تبریزی غزل 6432

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان

1 یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان در ملک بی نشانی خود را به نام گردان

2 کار جهان تمامی هرگز نمی پذیرد پیش از تمامی عمر خود را تمام گردان

3 سودای آب حیوان بیم زیان ندارد عمر سبک عنان را صرف مدام گردان

4 در یک جهان مکرر نتوان معاش کردن خود را جهان دیگر از یک دو جام گردان

5 از صحبت لئیمان چون برق و باد بگریز اوقات چون گرامی است صرف کرام گردان

6 از بندگی به شاهی راهی است چون کف دست آزاده ای چو یابی خود را غلام گردان

7 چون دور هستی ما ساقی به آخر آید بر گرد باده ما را چون خط جام گردان

8 یک نیم مست مگذار ساقی درین خرابات هر ماه نو که سر زد ماه تمام گردان

9 دست از رکاب همت کوته مکن چو صائب نه توسن فلک را با خویش رام گردان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر