-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان در ملک بی نشانی خود را به نام گردان
2 کار جهان تمامی هرگز نمی پذیرد پیش از تمامی عمر خود را تمام گردان
3 سودای آب حیوان بیم زیان ندارد عمر سبک عنان را صرف مدام گردان
4 در یک جهان مکرر نتوان معاش کردن خود را جهان دیگر از یک دو جام گردان
5 از صحبت لئیمان چون برق و باد بگریز اوقات چون گرامی است صرف کرام گردان
6 از بندگی به شاهی راهی است چون کف دست آزاده ای چو یابی خود را غلام گردان
7 چون دور هستی ما ساقی به آخر آید بر گرد باده ما را چون خط جام گردان
8 یک نیم مست مگذار ساقی درین خرابات هر ماه نو که سر زد ماه تمام گردان
9 دست از رکاب همت کوته مکن چو صائب نه توسن فلک را با خویش رام گردان