صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

دعوی گردن فرازی با اسیری از صائب تبریزی غزل 5411

غزل 5411 ام از 9863 غزلیات

دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم

1 دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم در صف آزاد مردان این دلیری چون کنم

2 فقر تنها بی فنا چون دعوی بی شاهدست با وجود هستی اظهار فقیری چون کنم

3 خوان خالی می شود رسوا چوبی سر پوش شد نیستم سیر از حیات اظهار سیری چون کنم

4 عیبجویی زشت و از معیوب باشد زشت تر سنگ کم دربار دارم بارگیری چون کنم

5 من که نتوانم گلیم خود بر آوردن ز آب دیگری را از رفیقان دستگیری چون کنم

6 گرندارم گوشه ای در فقر عذر من بجاست از گرفتن عار دارم گوشه گیری چون کنم

7 نیستم دلگیر اگر آیینه ام در زنگ ماند من که اهل معنیم صورت پذیری چون کنم

8 من که از زاغ وزغن صائب خجالت می کشم بانواسنجان قدسی هم صفیری چون کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم

شاعر شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم چه کسی است ؟

شاعر شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم صائب تبریزی می باشد.

شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم چیست ؟

قالب شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم غزل است

مضمون اصلی شعر دعوی گردن فرازی با اسیری چون کنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر