5 اثر از قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی

1 آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است آب هوی و حرص نه آبست، آذر است

2 زاغ سپهر، گوهر پاک بسی وجود بنهفت زیر خاک و ندانست گوهر است

3 در مهد نفس، چند نهی طفل روح را این گاهواره رادکش و سفله‌پرور است

4 هر کس ز آز روی نهفت از بلا رهید آنکو فقیر کرد هوای را توانگر است

1 ای کنده سیل فتنه ز بنیادت وی داده باد حادثه بر بادت

2 در دام روزگار چرا چونان شد پایبند، خاطر آزادت

3 تنها نه خفتن است و تن آسانی مقصود ز آفرینش و ایجادت

4 نفس تو گمره است و همی ترسم گمره شوی، چو او کند ارشادت

1 کارها بود در این کارگه اخضر لیک دوک تو نگردید ازین بهتر

2 سر این رشته گرفتی و ندانستی که هریمنش گرفتست سر دیگر

3 موجها کرده مکان در لب این دریا شعله‌ها گشته نهان در دل این مجمر

4 تو ندانم به چه امید نهادستی کالهٔ خویش در این کشتی بی لنگر

1 دانی که را سزد صفت پاکی: آنکو وجود پاک نیالاید

2 در تنگنای پست تن مسکین جان بلند خویش نفرساید

3 دزدند خود پرستی و خودکامی با این دو فرقه راه نپیماید

4 تا خلق ازو رسند بسایش هرگز بعمر خویش نیاساید

1 کار مده نفس تبه کار را در صف گل جا مده این خار را

2 کشته نکودار که موش هوی خورده بسی خوشه و خروار را

3 چرخ و زمین بندهٔ تدبیر تست بنده مشو درهم و دینار را

4 همسر پرهیز نگردد طمع با هنر انباز مکن عار را

1 گویند عارفان هنر و علم کیمیاست وان مس که گشت همسر این کیمیا طلاست

2 فرخنده طائری که بدین بال و پر پرد همدوش مرغ دولت و همعرصهٔ هماست

3 وقت گذشته را نتوانی خرید باز مفروش خیره، کاین گهر پاک بی بهاست

4 گر زنده‌ای و مرده نه‌ای، کار جان گزین تن پروری چه سود، چو جان تو ناشتاست

1 اگر چه در ره هستی هزار دشواریست چو پر کاه پریدن ز جا سبکساریست

2 به پات رشته فکندست روزگار و هنوز نه آگهی تو که این رشتهٔ گرفتاریست

3 بگرگ مردمی آموزی و نمیدانی که گرگ را ز ازل پیشه مردم آزاریست

4 بپرس راه ز علم، این نه جای گمراهیست بخواه چاره ز عقل، این نه روز ناچاریست

1 فلک، ای دوست، ز بس بیحد و بیمر گردد بد و نیک و غم و شادی همه آخر گردد

2 ز قفای من و تو، گرد جهان را بسیار دی و اسفند مه و بهمن و آذر گردد

3 ماه چون شب شود، از جای بجائی حیران پی کیخسرو و دارا و سکندر گردد

4 این سبک خنگ بی آسایش بی پا تازد وین گران کشتی بی رهبر و لنگر گردد

1 شالودهٔ کاخ جهان بر آبست تا چشم بهم بر زنی خرابست

2 ایمن چه نشینی درین سفینه کاین بحر همیشه در انقلابست

3 افسونگر چرخ کبود هر شب در فکرت افسون شیخ و شابست

4 ای تشنه مرو، کاندرین بیابان گر یک سر آبست، صد سرابست

1 ای دل، بقا دوام و بقائی چنان نداشت ایام عمر، فرصت برق جهان نداشت

2 روشن ضمیر آنکه ازین خوان گونه گون قسمت همای وار به جز استخوان نداشت

3 سرمست پر گشود و سبکسار برپرید مرغی که آشیانه درین خاکدان نداشت

4 هشیار آنکه انده نیک و بدش نبود بیدار آنکه دیده بملک جهان نداشت

آثار پروین اعتصامی

5 اثر از قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.