5 اثر از قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی

1 یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی بگفت ای بیخبر، مرگ از چه نامی زندگانی را

2 اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی که گردونها و گیتی‌هاست ملک آن جهانی را

3 چراغ روشن جانرا مکن در حصن تن پنهان مپیچ اندر میان خرقه، این یاقوت کانی را

4 مخسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیری به حسرت یاد خواهی کرد ایام جوانی را

1 هفته‌ها کردیم ماه و سالها کردیم پار نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار

2 یافتیم ار یک گهر، همسنگ شد با صد خزف داشتیم ار یک هنر، بودش قرین هفتاد عار

3 گاه سلخ و غره بشمردیم و گاهی روز و شب کاش میکردیم عمر رفته را روزی شمار

4 شمع جان پاک را اندر مغاک افروختیم خانه روشن گشت، اما خانهٔ دل ماند تار

1 گردون نرهد ز تند رفتاری گیتی ننهد ز سر سیه‌کاری

2 از گرگ چه آمدست جز گرگی وز مار چه خاستست جز ماری

3 بس بی بصری، اگر چه بینائی بس بیخبری، اگر چه هشیاری

4 تو غافلی و سپهر گردان را فارغ ز فسون و فتنه پنداری

1 ای شده شیفتهٔ گیتی و دورانش دهر دریاست، بیندیش ز طوفانش

2 نفس دیویست فریبنده از او بگریز سر بتدبیر بپیچ از خط فرمانش

3 حلهٔ دل نشود اطلس و دیبایش یارهٔ جان نشود لعل و مرجانش

4 نامهٔ دیو تباهیست همان بهتر که نه این نامه بخوانیم و نه عنوانش

1 نفس گفتست بسی ژاژ و بسی مبهم به کز این پس کندش نطق خرد ابکم

2 ره پر پیچ و خم آز چو بگرفتی روی درهم مکش ار کار تو شد درهم

3 خشک شد زمزم پاکیزهٔ جان ناگه شستشو کرد هریمن چو درین زمزم

4 به که از مطبخ وسواس برون آئیم تا که خود را برهانیم ز دود و دم

1 ای سیه مار جهان را شده افسونگر نرهد مار فسای از بد مار آخر

2 نیش این مار هر آنکس که خورد میرد و آنکه او مرد کجا زنده شود دیگر

3 بنه این کیسه و این مهره افسون را به فسون سازی گیتی نفسی بنگر

4 بکن این پایه و بنیاد دگر بر نه بگذار این ره و از راه دگر بگذر

1 تا ببازار جهان سوداگریم گاه سود و گه زیان میوریم

2 گر نکو بازارگانیم از چه روی هرگز این سود و زیانرا نشمریم

3 جان زبون گشته است و در بند تنیم عقل فرسوده است و در فکر سریم

4 روح را از ناشتائی میکشیم سفره‌ها از بهر تن میگستریم

1 کارها بود در این کارگه اخضر لیک دوک تو نگردید ازین بهتر

2 سر این رشته گرفتی و ندانستی که هریمنش گرفتست سر دیگر

3 موجها کرده مکان در لب این دریا شعله‌ها گشته نهان در دل این مجمر

4 تو ندانم به چه امید نهادستی کالهٔ خویش در این کشتی بی لنگر

1 سود خود را چه شماری که زیانکاری ره نیکان چه سپاری که گرانباری

2 تو به خوابی، که چنین بیخبری از خود خفته را آگهی از خود نبود، آری

3 بال و پر چند زنی خیره، نمی‌بینی که تو گنجشک صفت در دهن ماری

4 بر بلندی چو سپیدار چه افزائی بارور باش، تو نخلی نه سپیداری

1 بسوز اندرین تیه، ای دل نهانی مخواه از درخت جهان سایبانی

2 سبکدانه در مزرع خود بیفشان گر این برزگر میکند سرگرانی

3 چو کار آگهان کار بایست کردن چه رسم و رهی بهتر از کاردانی

4 زمانه به گنج تو تا چشم دارد نیاموزدت شیوهٔ پاسبانی

آثار پروین اعتصامی

5 اثر از قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار پروین اعتصامی شعر مورد نظر پیدا کنید.