آثار عرفی شیرازی

صفحه 14 از 19
19 اثر از مثنویات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار عرفی شیرازی / مثنویات عرفی شیرازی

مثنویات عرفی شیرازی

1 تا بود سراسیمه دلم دربدری بود انشدیشه دل خانگی و دل سفری بود

2 هرگاه که اندیشه عنان در کف من داشت کارم همه در کاسه صاحب نظری بود

3 با آنکه نمیداد امان سیلی فقرم دائم سرمن در هوس تاجوری بود

4 هرگاه که مژگان مرا شوق تو برداشت گر قطره و گردجله سرشکم جگری بود

1 خوبان شهر بین که درین مسکن من اند گه شمع بزم و گاه گل دامن من اند

2 آنها که آهوان حرم را کنند صید در آرزوی ناوک صید افکن من اند

3 منمای زاهدا در اهل ندامتم آنانکه رهبرند ترا رهزن من اند

4 امشب که روی خلوتم از شمع روی توست خورشید و مه وظیفه خور روزن من اند

1 ما لذت فقریم سخا را نشناسیم ناسوری زخمیم شفا را نشناسیم

2 ما طایر قدسیم سراسیمه در این دهر کیفیت این آب و هوا را نشناسیم

3 مهر لب ما بشکند آشوب بهاران ما باغ ملولیم نوا را نشناسیم

4 مستیم و نداریم دل عافیت اندیش ما کشمکش روز جزا را نشناسیم

1 اگر چه راه بعیب تو کس عیان نبرد گمان مبر که بعیب تو کس گمان نبرد

2 زمکر نفس حذرکن که هیچ کس حرفی نیاورد که دوصدگوهر از میان نبرد

3 ترحمی که بستر فتاده چشمه هور چنانکه برگ گلش گر زنند جان نبرد

4 جهان مهر و وفا را فدا شوم که درو کنی کمان عداوت آسمان نبرد

1 کجاست برق حجابی که از تجلی آن ستاره سوخته روزگار خود باشم

2 کجاست طبع سلیمی و حسن لعل لبی که در معامله آموزگار خود باشم

3 خوش آن کشش که مرا آنچنان زخود نبرد که بیخود افتم و در انتظار خود باشم

4 کجاست مستی عشقی که زاهد از ره طعن ملامتم کند و من بکار خود باشم

1 بخت جم وکاووس عنانش بکف تست پیش آمدن از بخت کشش از طرف تست

2 وصفی نبود کان شرف ذات تو گردد جز بندگی شاه جهان کان شرف تست

3 با ساز و نوا باش ببین تا چه سرودم ای آنکه سنان پای زن و نعره دف تست

4 بشکسته عدو نامه فتح تو نوشتم دولت خبرم داد که فتح از طرف تست

1 بیدادگر روی تو اندازه راز است این رشته بانگشت نه پیچی که دراز است

2 عشق آفت سلطان بود آرایش بنده این مسئله در نسخه محمود وایاز است

3 یارب تو نگهدار دل خلوتیان را کان مغبچه مست ست و در صومعه باز است

4 خونابه حسرت چکد از هر مژه هرگاه بینم که خداوند کسی بنده نواز است

1 ماره نشین مردم دیدار دوستیم سختی کشیم حیف که غمخوار دوستیم

2 هردم خیال بازی و فکر کرشمه دشمن تراش خاطر و آزار دوستیم

3 ای نوحه سنج ناله نبر روی زلب که ما نازک دلان گریه بسیار دوستیم

4 ما میگزیم شهد ریا را نه زهد را تسبیح دشمنیم نه زنار دوستیم

1 دانی که کیست مصلحت ما گریستن پنهان ملول بودن و تنها گریستن

2 عمرم بگریهای هوس صرف شد کنون عمری بتازه باید حالا گریستن

3 درمان درد من زمسیحا مجو که هست دردم جفای یار و مداوا گریستن

4 گاهی بیاد سرو قدی گریه هم خوش است تا کی زشوق سدره طوبی گریستن

1 هر زمان در فتنه خوش نامهربانی میشود وین همه غوغا برای نیم جانی میشود

2 عشق باغی دلنشین دارد که مرغ دل درو گر نشیند بر گیاهی آشیانی میشود

3 هر که بنشیند بگرد خوان گردشهای دهر گر ستاند یک نواله میزبانی میشود

4 کیمیاگر نشاه دارد که داروی مسیح گر بدستش اوفتد درد گرانی میشود

آثار عرفی شیرازی

19 اثر از مثنویات عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی