7 اثر از قصیده‌ها عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصیده‌ها عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عرفی شیرازی / قصیده‌ها عرفی شیرازی

قصیده‌ها عرفی شیرازی

1 چون ز لطف آری ببالین من بیمار گل از پی آرایش تابوت هم بردار گل

2 گر بجنت بگذری حاشا که رضوان در رهت سوسن و سنبل بیفشاند بلی ناچار گل

3 جلوه کن در روضه تا حوران بدست انفعال از فروغ چهره بر پایت کنند ایثار گل

4 زاهدا بوی مراد از هر گلی ناید بیاد تا می آلود آوریم از خانه خمار گل

1 رفتم ای غم زپی عمر شتابان رفتم بشتاب ار طلبت هست زمن هان رفتم

2 مشتاب ای غم دنیا که بگردم نرسی بکن از دور وداعم که شتابان رفتم

3 ایها الناس بگوئید مبارک بادم کز صنم خانه تن در حرم جان رفتم

4 الوداع ای من دردی کش بیهوشی دوست کاینک از خویش ببوی می رهبان رفتم

1 از در دوست چگویم بچه عنوان رفتم همه شوق آمده بودم همه حرمان رفتم

2 بس بدیوار زدم سر،که در این کوچه تنگ آمدم مست و سراسیمه و حیران رفتم

3 رفتم از کوی تو لب تشنه بگلگون سرشک نیک رفتم که نه افتان و نه خیزان رفتم

4 دل و دین و خرد و هوش و زبان بازم ده تا بگویم ز در دوست بسامان رفتم

1 باز گلبانگ پریشان می‌زنم آتشی در عندلیبان می‌زنم

2 حجله گل بهر من بستند و من سر به دیوار گلستان می‌زنم

3 در بن هر خار خنجر می‌خورم بر سر هر نیش جولان می‌زنم

4 خون گرم از ریشه دل می‌مکم جام زهر از ریشه جان می‌زنم

1 صباح عید که در تکیه گاه ناز و نعیم گدا کلاه نمد کج نهاد و شه دیهیم

2 نشاط طبع بحدی که نشنود دانا بجز ترانه اطفال و ترهات ندیم

3 بساط مجلس دهر آنچنان نشاط آمود که دست را بسماع آستین دهد تعلیم

4 براز معانقه ناز کان بلمس شجاع لب از مصاحفه شاهدان ببوسه کریم

1 من و نمودن بطلان عهدهای قدیم بذکر منقبت عهد شاهزاده سلیم

2 تولدش بنهاد شریر دهر آن کرد که با طبیعت آتش نزول ابراهیم

3 نهیب هیبت او در مشیمه نقدیر شکست گوهر گفتار بر زبان کلیم

4 بعهد معدلت او که عاملان فساد زبس هدایت تعطیل فارغند از بیم

1 منادی است بهر سو که ای خواص و عوام می نشاط حلال و شراب غصه حرام

2 فضای عالم هستی زغصه تنگ آمد مشابه دل عاشق ، مثال چشم لئام

3 هوای روضه گیتی شکفته شد زآنسان که نوبهار خط گلرخان سیم اندام

4 قضا نهاده بکام زمانه معجونی که بهر ساختن آن قدر گرفته بوام

1 زهی رمیده مرا آهوی وصال از دام چنانچه از نظرم خواب و از دلم آرام

2 بسوی او نفرستم پیام از آن ترسم که بر حکایت من مطلع شود پیغام

3 بگاه عربده دشنام چون دهد سوزم مباد از لب او لذتی برد دشنام

4 چه نازکی است که بینم بگاه جلوه قدش گرانی نظرم باز داردش ز خرام

1 منم آن سحر بیان کز مدد طبع سلیم نبرد ناطقه نام سخنم بی تعظیم

2 منم آن مایه فطرت که گر انصاف بود با وجودم نتوان گفت باندیشه فهیم

3 منم آن بحر لباب ز معانی که بود قطره آب ز شرم سخنم در یتیم

4 کر بیاد سخنم عود برآتش مانند حشر اموات شود هر طرف از نشر شمیم

1 چون گرد باد آه ز خاکم کشد علم بر فرق روزگار فشاند غبار غم

2 چون دل بجای خویش بود کز نهیب درد زین آشیانه طایر آرام کرده رم

3 در عهد من زدهر مجو خوش دلی که هست در شیشه زمانه وجودم جهان غم

4 ای طور وعده تو فراموشی وفا وی طرز غمزه تو هم آغوشی ستم

آثار عرفی شیرازی

7 اثر از قصیده‌ها عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصیده‌ها عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.