7 اثر از قصیده‌ها عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصیده‌ها عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عرفی شیرازی / قصیده‌ها عرفی شیرازی

قصیده‌ها عرفی شیرازی

1 ای مرتفع ز نسبت جود تو شان علم کلک گهر فشان تور طب اللسان علم

2 ای ساکنان مصر معانی بحسن عقل نادیده یوسفی چو تو درکاروان علم

3 سلطان دین علی که زشست کمال اوست هرناوکی که یافت گشاد از کمان علم

4 جیب و کنار عقل ز گوهر لبالب است تا باز کرده ای لب گوهر فشان علم

1 من کیستم آن سالک کونین مسیرم کز بیخته جوهر قدس است خمیرم

2 در صفحه تصویر جلال است مثالم در پرده تقدیر محال است نظیرم

3 چون حسن کشد جام صفا رنگ شرابم چون عشق دهد رنگ جبین آب زریزم

4 در قامت عاشق شکن آموز کمانم در غمزه معشوق گشایش ده تیرم

1 گر سر بصحبت گل و سوسن در آورم دست چمن گرفته بمسکن در آورم

2 با های و هوی ناله کنم راه شوق طی باشد که هول در دل رهزن درآورم

3 گر طاعت صنم برم از خانقه بدیر زنار را بطعن برهمن در آورم

4 شرم دروغ بین که زبان فصیح را در گفتگوی نطق تو الکن در آورم

1 ای طعن فلک نوشته برسم وی زلف صبا بریده از دم

2 ای در بر توسن فلک شوخ ز آنگونه که پیش شعله هیزم

3 بر غنچه سبکروی وی بدانسان کش خنده نزاید از تبسم

4 نازی بلب فسانه پرداز ز آنگونه که نشکنی تکلم

1 چیست آن جوهر هدایت فن آسمان مولد و زمین مسکن

2 شوخ آیینه روی روشندل رند ژولیده موی تر دامن

3 سوزش در حراست رشته رشته اش درسیاست سوزن

4 گردنش تا بفرق سیمابی سیم ساق است پای تا گردن

1 نه شهد لطف کزوکام جان شود شیرین نه وعده ای که گلوی گمان شود شیرین

2 فغان ز زهر فروشنده غمزه اش کز او ز جوش جان در و بام دکان شود شیرین

3 کسی که از هوس نوشخند او میرد بکام ماتمیانش فغان شود شیرین

4 دمی که شوق لب او دلم بجوش آرد ز ناله ام دهن آسمان شود شیرین

1 صبحدم چون در دمد دل صور شیون زای من آسمان صحن قیامت گردد از غوغای من

2 گوش اهل آسمان و حلقه ماتم یکی است شیونم تا برکشد آهنک هایا های من

3 مصر ویران کرد و رو در وادی ایمن نهاد رود نیل شوق یعنی گریه موسای من

4 زان دل شوریده را بر تارک خود می نهم کاشیان مرغ مجنون شد دل شیدای من

1 عادت عشاق چیست مجلس غم داشتن حلقه شیون زدن ماتم هم داشتن

2 بر سر عمان درد موج حلاوت زدن بر در میدان دل فوج ستم داشتن

3 حمد غم و نعت درد بر لب دل دوختن شهر دل و باغ جان وقف الم داشتن

4 نغمه داود را از لب شیون زدن آتش نمرود را باغ ارم داشتن

1 ز تاب شعشعه مهر سایه بهر پناه سزد که بگسلد از شخص و پیش گیرد راه

2 فروغ مهر بتفتیدگی چنان گردید که شعله برسر خود زد زدود دل خرگاه

3 شود برشته چو ماهی درون روغن گرم چو عکس ماه نوافتد دراین هوا بمیاه

4 ز همرهی صبا پرتو شهاب دهد ز بسکه تاب هوا برفروخت گونه کاه

1 ز فیض گلشن روی تو چون شود آگاه که سوزد آتش حسن تو بال مرغ نگاه

2 چه سود از اینکه ز شوق لبت شدم همه جان چنین که آتش سودای دل بود جانکاه

3 بروی رحم به آنگونه بسته ای در دل که شوق کشتن من در دلت ندارد راه

4 چو گیری آینه در کف ز شوق عارض خویش ازآن کرشمه نرگس وز آن فریب نگاه

آثار عرفی شیرازی

7 اثر از قصیده‌ها عرفی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصیده‌ها عرفی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.