در بیان تجلی از عمان سامانی گنجینة الاسرار 36
1. در بیان تجلی کردن جمال بیمثال حسینی از روی معنی در آینهٔ وجود زینب خاتون سلام اللّه علیه و علیها از راه شهود به طور اجمال گوید:
1. در بیان تجلی کردن جمال بیمثال حسینی از روی معنی در آینهٔ وجود زینب خاتون سلام اللّه علیه و علیها از راه شهود به طور اجمال گوید:
1. در بیان توصیهی آن مقتدای انام و سید و سرور خاص و عام، خواهر خود را از تیمار بیمار خود، اعنی گرامی فرزند و والاامام السید السجاد، زین العابدین(ع) و تفویض بعضی ودایع که بآن حضرت برساند:
1. در بیان تجلی آن ولی اکبر به قابلیت و استعداد فرزند دلبند خود علی اصغر و با دست مبارکش به میدان بردن و بدرجهی رفیعهی شهادت رسانیدن و مختصری از مراتب و شئونات آن امام زادهی بزرگوار علیه السلام:
1. در بیان وارد شدن آن سر حلقهی مستان و مقتدای حق پرستان از راه مجاهده بعالم مشاهده و از دروازهی فناء فی الله در شهرستان بقاء بالله بمصداق: العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة، و شرح شرفیابی زعفرجنی به قصد یاری و عزم جانسپاری، خدمت آن بزرگوار و با حالت محرومی مراجعت کردن:
1. در بیان آن عارف ربانی که از راه مراقبه با زعفرش ملاقات افتاد و از در مکاشفه مصاحبتش دست داد و قصه کردن زعفر سبب محرومی خود را از جانفشانی در رکاب سعادت انتساب آن حضرت بر سبیل اجمال گوید:
1. در بیان خطابهی آن امام مهربان و موعظت مخالفان با حقیقت، گو زبان، از راه رحمت و از در شفقت و هدایت بر سبیل اجمال گوید:
1. در بیان محاربهی آن موحد صاحب یقین در میدان مشرکین و پیغام آوردن جبرئیل امین از حضرت رب العالمین و افتادن آن حضرت از زین بر زمین، سلام اللّه علیه الی یوم الدین.