5 اثر از گنجینة الاسرار عمان سامانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گنجینة الاسرار عمان سامانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عمان سامانی / گنجینة الاسرار عمان سامانی

گنجینة الاسرار عمان سامانی

در انتقال از عالم وجد و شوق دورجوع به مطلب بر مشرب اهل ذوق گوید ,

2 باز آن گوینده گفتن ساز کرد وز زبان من حدیث آغاز کرد

3 هل زمانی تا شوم دمساز خویش بشنوم با گوش خویش آواز خویش

4 تا ببینم اینکه گوید راز، کیست؟ از زبان من سخن پرداز کیست؟

در بیان عارف شدن به مراتب جانبازان راه حقیقت از در ارادت به شیخ طریقت از ر اه مراقبه گوید: ,

2 باز هستی، طاقتم را طاق کرد دفتر صبر مرا؛ اوراق کرد

3 یادم آمد؛ خلوتی خالی ز غیر پیری اندر صدر آن، یادش بخیر

4 خم صفت، صافی دل و روشن ضمیر خضروش، گمگشتگان را دستگیر

در بیان اینکه چون طالب، تعینات را در قمار طلب بباخت و هستی خود را در هستی مطلوب نیست ساخت و در فنای او باقی شد، لاجرم هم میخواره و هم ساقی شد و اگر هم باده و جامش خوانند رواست. ,

2 دیگر از ساقی نشان باقی نبود ز آنکه آن میخواره جز ساقی نبود

3 خود بمعنی باده بود و جام بود گر بصورت رند درد آشام بود

4 شد تهی بزم از منی و از تویی اتحاد آمد، به یک سو شد دویی

در بیان اینکه چون مطلوب را رغبت شامل و طالب را استعداد کامل آمد، توسن مقصود رام است و باده‌ی مراد در جام، از آنجاست که محرم خلوتخانه‌ی راز و محقق شیراز خواجه حافظ قدس سره می‌فرماید: ,

2 سایهٔ معشوق گر افتاد بر عاشق چه شد ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

و در اینجا مقصود حسینی استعدادست که در طریق جانبازی طاق و در قانون خانه پردازی ز بده و اکمل عشاق‌ست. ,

4 باز ساقی گفت تا چند انتظار ای حریف لاابالی سر برآر

در بیان تبدل از عالم بسط به عالم قبض و تنزل از ملک معنی بجهان صورت گوید: ,

2 وه! که این مطلب ندارد انتها قصه را سر رشته شد از کف رها

3 وای وای ایندل گرانجانی گرفت این فرشته، خوی حیوانی گرفت

4 آنکه پنهان بد مرا در تن چه شد؟ آن سخن گوی از زبان من چه شد؟

در بیان تعرض آن شمع انجمن حقیقت از پروانگان هوسناک و تجاهل آن گل گلشن معرفت از بلبلان مشوش ادراک، خانۀ حقیقت را از اغیار مجازی، خالی ساختن، و بوستان معرفت را از خس و خاشاک ناقابلان پرداختن، و مستمعان بلا را صلادادن و دراز صندوق حقیقت گشادن و شرذمه‌یی از قابلیت اهل و لاوصاحبان مراتب «قالوا بلی، الذین بذلوا مهجهم دون الحسین(ع)» که در سلک «وعلی الارواح اللتی حلت بفنائک» منسلک آمدند: ,

2 هرکه بیرونی بد از مجلس گریخت رشته‌ی الفت ز همراهان گسیخت

3 دور شد از شکرستانش مگس وز گلستان مرادش، خار و خس

4 خلوت از اغیار شد پرداخته وز رقیبان، خانه خالی ساخته

در استشفای عارفانه در طریق اهل وجد گوید. ,

2 ساقیا جام دگر لبریز کن آتش ما را ز آبی، تیز کن

3 تا خرد، ثابت بود بر جای خویش مدعا را پرده می‌گیرد به پیش

4 سرخوشم کن ز آن به جان پرورده‌ها تا تو هم را بسوزم، پرده‌ها

در بیان اینکه هر رازی را پرده داری انبازاست و هر سری را غیرتی غیر پرداز، از آنجاست که گوید: ,

2 مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد (حافظ)

و در استشفاء عارف به اکتاب معارف به لسان اهل ذوق گوید: ,

4 ساقیا لبریز کن ساغر ز می انتظار باده‌خواران تا به کی

در بیان اینکه از هر کس مقتضیات طینت بظهور آید و بازگشت هرشیء باصل خودست و این سعادت و آن شقاوت را ظاهر الصلاح بودن باخراج از قانون فلاح شرط نیست. بلکه جنسیت و سنخیت مرادست و همانست که سعید را باوج علیین کشاند الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و شقی را در حضیض سجین نشاند و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. لهذا با اینهمه احتجاج از روی لجاج روی از حق برتافتند: ,

2 چون چشم خدای بین نداری، باری خورشید پرست شو نه گوساله پرست!

و بهوای جام شقاوت که کفر مطلق‌ست آمدند و دم از مخالفت ولی کامل که پنجه در پنجه حق ست زدند. ,

4 پس برآمد جام بر کف دست غیب سر برآوردند مشتاقان ز جیب

معشوق مطلقی را حمد و ستایش سزاست جل جلاله که تمام موجودات عاشق مقید اویند. همه راه اوست می‌پویند و وصل اوست که می‌جویند و حمد اوست می‌گویند و ان من شیء الایسبح بحمده هر برگی از دفتر معرفتش آیتی‌ست و هر گیاهی در بیدای وحدتش فراشته رایتی؛ با اینهمه عالمی متفکر آنند و جهانی بدیدۀ حیرت نگران، چه هرچه جهد بیش بنمایند و بیشتر گرایند منزل مقصود دورتر شود و دیدۀ معرفت بی نورتر. ,

2 دردا که ما ز مقصد خوددورتر شدیم نزدیکتر هر آنچه نهادیم گام را

کمترین نعل بهایش جان و دل باختن‌ست و کهترین روی نمایش از همه پرداختن و خانمان برانداختن. ,

4 همه جان خواهد از عشّاق مشتاق ندارد سنگ کم اندر ترازو

آثار عمان سامانی

5 اثر از گنجینة الاسرار عمان سامانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گنجینة الاسرار عمان سامانی شعر مورد نظر پیدا کنید.