آنرا که سر و دل از حکیم نزاری قهستانی رباعی 85
1. آنرا که سر و دل ملامت باشد
پیوسته کشندهی غرامت باشد
...
1. آنرا که سر و دل ملامت باشد
پیوسته کشندهی غرامت باشد
...
1. از دوست مرا وانگری بس باشد
وز گوشهی چشمش نظری بس باشد
...
1. یک نکته گر از لفظ مقدس باشد
با من به از آنک با همه کس باشد
...
1. پیوند حقیقی کشش جان باشد
نه وصل عنان گیر، نه هجران باشد
...
1. می آینهی خاطر رخشان باشد
جانست وز جان چه خوشترست آن باشد
...
1. بارم که به خُلق و خَلق نیکو باشد
آرام و قرار دل من او باشد
...
1. با ما نه جهنم و نه مینو باشد
نی بر غلطم که هر دو نیکو باشد
...
1. کُنجی که درو گنج الهی باشد
هر چیز کزان گنج بخواهی باشد
...
1. روزی که مرا از تو جدایی باشد
از چرخ نشان بی وفایی باشد
...
1. کی همچو تو مریم آستینی باشد
ممکن نه که در هیچ زمینی باشند
...
1. بر من به سر از عمر چنین خواهد شد
بس خون که ز دیده بر زمین خواهد شد
...
1. ای عقل چرا زبون دل باید شد
مفتون بت چین و چگل باید شد
...