ای مرا هم چو دیده از حکیم نزاری قهستانی غزل 1085
1. ای مرا هم چو دیده نادیده
دیده بسیار خوشتر از دیده
...
1. ای مرا هم چو دیده نادیده
دیده بسیار خوشتر از دیده
...
1. ای ترکِ ما گرفته پیوندِ ما بریده
آخر ز ما چه دیدی ای نور هر دو دیده
...
1. یاد آن وقت که جانانهٔ ما ترسیده
آمدی بر سر من از همه کس دزدیده
...
1. ای من به وفای تو رسیده
وز تو همه نقض عهد دیده
...
1. عجب سرّیست مردان را درونِ سینه پوشیده
نه با کس گفتهاند ایشان نه زایشان کس نیوشیده
...
1. مگر وصال تو روزی شود دگرباره
به قدرِ جهد بکوشم به حیله و چاره
...
1. به پای عشق درافتادهام دگرباره
عنان به دستِ بلا دادهام دگرباره
...
1. به دام عشق درآویختم دگرباره
ز شهر فتنه برانگیختم دگرباره
...
1. از برت میروم به ناچاره
طمع از جان بریده یک باره
...
1. بیار از آن لبِ شیرینتر از شکر بوسه
بده ز حقه ی لعل پر از گهر بوسه
...
1. زین پیش اگر مجنون دیوانه بُد اکنون که
از شبنم عشقِ او یک قطره و جیحون که
...
1. ای رشک برده در باغ از عارض تو لاله
خون کرده ناف آهو در تبّت از کُلاله
...