گر هیچ شریف‌تر از حکیم نزاری قهستانی غزل 1180
1. گر هیچ شریف‌تر ز می بودی
آن چیز حرام‌تر ز وی بودی
...
دو سه روز است از حکیم نزاری قهستانی غزل 1181
1. دو سه روز است که دیدار به ما ننمودی
مرحبا شاد رسیدی و کرم فرمودی
...
وفا نکردی و از از حکیم نزاری قهستانی غزل 1182
1. وفا نکردی و از دوستی بگردیدی
صلاحِ خویش مگر شیوه ی دگر دیدی
...
وفا نکردی و پیوندِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 1183
1. وفا نکردی و پیوندِ عهد ببردی
به دشمنی من از دوستی بگردیدی
...
دریغا مهر و پیوندت از حکیم نزاری قهستانی غزل 1184
1. دریغا مهر و پیوندت که بگسستی و ببریدی
نمی‌دانم که را بر من بدل کردی و بگزیدی
...
باز جهان تازه از حکیم نزاری قهستانی غزل 1185
1. باز جهان تازه کرد قدرتِ باری
باده بده بر نسیمِ بادِ بهاری
...
آخر ای دوست به از حکیم نزاری قهستانی غزل 1186
1. آخر ای دوست به من به من باز نظر کن باری
چه شود گر شود آسوده ز یاری یاری
...
خلافِ عهد روا از حکیم نزاری قهستانی غزل 1187
1. خلافِ عهد روا نیست در وفاداری
چه گویمت که تو بد عهد و بی وفا یاری
...
خلافِ عهد مکن از حکیم نزاری قهستانی غزل 1188
1. خلافِ عهد مکن گر سرِ وفاداری
که گر خلاف کنی قصدِ جانِ ما داری
...
توقّع است که از حکیم نزاری قهستانی غزل 1189
1. توقّع است که گوشی به حالِ ما داری
روا مدار که آزارِ ما روا داری
...
مرا به چاشنیی از حکیم نزاری قهستانی غزل 1190
1. مرا به چاشنیی جانبی مگر داری
که گوشه ی دهنی خوش‌تر از شکر داری
...
نه مهربانی و از حکیم نزاری قهستانی غزل 1191
1. نه مهربانی و نه شفقت و نه دل داری
همین و هیچ دگر شوخی و ستم گاری
...