142 اثر از غزلیات حکیم نزاری قهستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حکیم نزاری قهستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حکیم نزاری قهستانی / غزلیات حکیم نزاری قهستانی

غزلیات حکیم نزاری قهستانی

1 ز من سرگشته در کویِ خرابات چه می خواهند اصحابِ کرامات

2 ز فطرت نیست بیرون آفرینش یکی گنگ و یکی صاحب مقالات

3 ندایِ لَن ترانی چون شنیدی مکن اصرار بر طورِ مناجات

4 مقامِ عاشقان جایی ست بی جای ز خود بیرون شو و رفتی به میقات

1 چون لبت مصرکی خیزد نبات کز نباتت می چکد آبِ حیات

2 دوستانت ز آبِ حیوان بی نصیب تشنگان جان داده نزدیکِ فرات

3 صانع از روی تو شمعی برفروخت دفع ظلمت را میان کاینات

4 پیشِ نقشِ رویت ایمان آورند بت پرستانِ زمینِ سومنات

1 یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات

2 خضر از کجا و خطِّ غبار تو از کجا یک بوسه از لب تو و صد چشمه ی حیات

3 خواهد که احتراز کند از بلا خرد لیکن به قولِ او نکند عشق التفات

4 دانم که احتمالِ مواعید واجب است آری ولی نه صبر پدیدست و نه ثبات

1 گرم زمانه دهد از بلای عشق نجات در فضول نکوبم دگر به هیچ اوقات

2 ولی نجاتِ من از عشق کی شود ممکن گر آسمان چو زمین باز استد از حرکات

3 مرا نجات بود گر دهد ضلالت نور مرا خلاص بود گر شود سراب فرات

4 بگردم از قدم او قطب را بود حرکت بایستم ز فا گر کند زمانه ثبات

1 ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات روزی که نامِ عشق بر افتد ز کاینات

2 بگرفت چار سویِ وجودم بلایِ عشق وز هیچ سو گریز ندارم ز شش جهات

3 ناممکن است کز دلِ احبابِ مهربان بیرون شود محبّتِ یارِ شریف ذات

4 جانا ، دلا ،خلاصه ی عشقا به صد زبان ناید کمالِ حسنِ تو در حیّزِ صفات

1 صبح دم خیز من النوم الصّلات چون برآمد بر کفم نه هات هات

2 آتشی کز ملعمه ی اشراق او در عرق مستغرق است آب حیات

3 آفتاب ار می کند نسبت بدو تا بگویم کان کدام است از صفات

4 صفوتِ پاکش تعلّق می کند ذاتِ این نسبت کند با آن به صفات

1 چون دردمند به حیّ علی الصّلات ساقی به دست من ده سرمایه ی حیات

2 دانی که بس ثوابِ جزیل است اگر کنی دفعِ خمارِ سخت که جز وی ست از ممات

3 یک دم موافقت کن و در کارِ خیر باش تا وارهانیم به سه کاسه ز شش جهات

4 تا بر لبِ تو نوش کنم می که خوش تر است بر سبزه ی لبی که بود خوش تر از نبات

1 گر گذر کردی بتِ ما بر دیارِ سومنات توبه کردی بت پرست از سجده ی عزّی ولات

2 هیچ اگر کشف الغطایی کردی از اطرافِ سر التفاتی هم نکردندی به چندین ترّهات

3 از کمالِ نفسِ انسان حاصل ست این اقتباس آنکه استدلال می گیرند از روحانیات

4 چشم را گویی از اینجا لازم آمد انعکاس بی صفت را چون توان آورد در تحتِ صفات

1 دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات

2 شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات

3 ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود تا به جاوید بماناد ولی در درکات

4 حق تعالی به کرم باز به ما در نگرید وز سرِ مرحمت از دستِ بلا داد نجات

آثار حکیم نزاری قهستانی

142 اثر از غزلیات حکیم نزاری قهستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حکیم نزاری قهستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی