7 اثر از مخزن الاسرار در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مخزن الاسرار در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مخزن الاسرار در خمسه نظامی گنجوی

1 چون سپر انداختن آفتاب گشت زمین را سپر افکن بر آب

2 گشت جهان از نفسش تنگ‌تر وز سپر او سپرک رنگ‌تر

3 با سپر افکندن او لشگرش تیغ کشیدند به قصد سرش

4 گاو که خرمهره بدو در کشند چونکه بیفتد همه خنجر کشند

1 ای به ازل بوده و نابوده ما وی به ابد زنده و فرسوده ما

2 دور جنیبت کش فرمان تست سفت فلک غاشیه گردان تست

3 حلقه زن خانه به دوش توایم چون در تو حلقه به گوش توایم

4 داغ تو داریم و سگ داغدار می‌نپذیرند شهان در شکار

1 ای گهر تاج فرستادگان تاج ده گوهر آزادگان

2 هر چه ز بیگانه و خیل تواند جمله در این خانه طفیل تواند

3 اول بیت ار چه به نام تو بست نام تو چون قافیه آخر نشست

4 این ده ویران چو اشارت رسید از تو و آدم به عمارت رسید

1 نیم شبی کان ملک نیمروز کرد روان مشعل گیتی فروز

2 نه فلک از دیده عماریش کرد زهره و مه مشعله داریش کرد

3 کرد رها در حرم کاینات هفت خط و چار حد و شش جهات

4 روز شده با قدمش در وداع زامدنش آمده شب در سماع

1 منکه سراینده این نوگلم باغ ترا نغمه‌سرا بلبلم

2 در ره عشقت نفسی میزنم بر سر کویت جرسی میزنم

3 عاریت کس نپذیرفته‌ام آنچه دلم گفت بگو گفته‌ام

4 شعبدهٔ تازه برانگیختم هیکلی از قالب نو ریختم

1 در طرف شام یکی پیر بود چون پری از خلق طرف گیر بود

2 پیرهن خود ز گیا بافتی خشت زدی روزی از آن یافتی

3 تیغ زنان چون سپر انداختند در لحد آن خشت سپر ساختند

4 هرکه جز آن خشت نقابش نبود گرچه گنه بود عذابش نبود

1 روزی از آنجا که فراغی رسید باد سلیمان به چراغی رسید

2 مملکتش رخت به صحرا نهاد تخت بر این تخته مینا نهاد

3 دید بنوعی که دلش پاره گشت برزگری پیر در آن ساده دشت

4 خانه ز مشتی غله پرداخته در غله دان کرم انداخته

1 یک نفس ای خواجه دامن کشان آستنی بر همه عالم فشان

2 رنج مشو راحت رنجور باش ساعتی از محتشمی دور باش

3 حکم چو بر عاقبت اندیشی است محتشمی بنده درویشی است

4 ملک سلیمان مطلب کان کجاست ملک همانست سلیمان کجاست

1 دادگری دید برای صواب صورت بیدادگری را به خواب

2 گفت خدا با تو ظالم چه کرد در شبت از روز مظالم چه کرد

3 گفت چو بر من به سر آمد حیات در نِگَریدم به همه کاینات

4 تا به من امید هدایت کراست یا به خدا چشم عنایت کراست

1 پیشتر از پیشتران وجود کآب نخوردند ز دریای جود

2 در کف این ملک یساری نبود در ره این خاک غباری نبود

3 وعده تاریخ به سر نامده لعبتی از پرده به در نامده

4 روز و شب آویزش پستی نداشت جان و تن آمیزش هستی نداشت

آثار نظامی گنجوی

7 اثر از مخزن الاسرار در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مخزن الاسرار در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.