6 اثر از اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار نظامی گنجوی / خمسه نظامی گنجوی / اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه

اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی

1 سحرگه که سربرگرفتم ز خواب برافروختم چهره چون آفتاب

2 سریر سخن برکشیدم بلند پراکندم از دل بر آتش سپند

3 به پیرایش نامه خسروی کهن سرو را باز دادم نوی

4 ز گنج سخن مهر برداشتم درو در ناسفته نگذاشتم

1 دگر روز کز عطسهٔ آفتاب دمیدند کافور بر مشک ناب

2 فرستاد شه تا به روشن ضمیر فلاطون نهد خامه را بر حریر

3 نگارد یکی نامهٔ دلنواز که خوانندگان را بود کارساز

4 به فرمان شه پیر دریا شکوه جواهر برون ریخت از کان کوه

1 بلیناس دانا به زانو نشست زمین را طلسم زمین بوسه بست

2 که چندانکه هست آفرینش به جای شها بر تو باد آفرین خدای

3 ز دانش مبادا دل شاه دور که با نور به دیده با دیده نور

4 چو فرهنگ خسرو چنان بازجست که پیدا کنم رازهای نخست

1 پس آنگه که خاک زمین داد بوس چنین پاسخ آورد فرفوریوس

2 که تا دور باشد خرامش پذیر تو بادی جهان داور دور گیر

3 سر از داد تو بر متاباد دهر که داد تو بیداد را کرد قهر

4 ز پرسیدن شاه ایزد شناس چنان در دل آمد مرا از قیاس

1 سوم روز کین طاق بازیچه رنگ برآورد بازیچه روم و زنگ

2 به سقراط فرمود دانای روم که مهری ز خاتم درآرد به موم

3 نویسد خردنامهٔ ارجمند ز هر نوع دانش ز هر گونه پند

4 خردمند روی از پذیرش نتافت به غواصی در به دریا شتافت

1 چنین بود در نامهٔ رهنمای از آن پس که بود آفرین خدای

2 که شاها به دانش دل آباددار ز بی دانشان دور شو یاد دار

3 دری را که بندش بود ناپدید ز دانا توان بازجستن کلید

4 بهر دولتی کاوری در شمار سجودی بکن پیش پروردگار

1 فلاطون که بر جمله بود اوستاد ز دریای دل گنج گوهر گشاد

2 که روشن خرد پادشاه جهان مباد از دلش هیچ رازی نهان

3 ز دولت بهر کار یاریش باد گذر بر ره رستگاریش باد

4 حدیثی که پرسد دل پاک او بگوئیم و ترسیم از ادراک او

1 مغنی سحرگاه بر بانگ رود به یادآور آن پهلوانی سرود

2 نشاط غنا در من آور پدید فراغت دهم زانچه نتوان شنید

3 همان فیلسوف مهندس نهاد ز تاریخ روم این چنین کرد یاد

4 که چون پیشوای بلند اختران سکندر جهاندار صاحب قران

1 ارسطوی روشندل هوشمند ثنا گفت بر تاجدار بلند

2 که دایم به دانش گراینده باش در بستگی را گشاینده باش

3 به نیروی داد آفرین شاد زی ز بندی که نگشاید آزاد زی

4 چو فرمان چنین آمد از شهریار کز آغاز هستی نمایم شمار

1 مغنی غنا را درآور به جوش که در باغ بلبل نباید خموش

2 مگر خاطرم را به جوش آوری من گنگ را در خروش آوری

3 همان فیلسوف جهاندیده گفت که چون دانش آمد ره شاه رفت

4 دهن مهر کرد ز می خوشگوار که بنیاد شادی ندید استوار

آثار نظامی گنجوی

6 اثر از اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.