6 اثر از اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار نظامی گنجوی / خمسه نظامی گنجوی / اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه

اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی

1 مغنی بیا ز اول صبح بام بزن زخمهٔ پخته بر رود خام

2 از آن زخمه کو رود آب آورد ز سودای بیهوده خواب آورد

3 چنین گوید آن نغز گوینده پیر که در فیلسوفان نبودش نظیر

4 که رومی کمر شاه چینی کلاه نشست از برگاه روزی پگاه

1 مغنی یکی نغمه بنواز زود کز اندیشه در مغزم افتاد دود

2 چنان برکش آن نغمهٔ نغز را که ساکن کنی در سر این نغز را

3 هم از فیلسوفان آن مرز و بوم چنین گفت پیری ز پیران روم

4 که بود از ندیمان خسرو خرام هنر پیشه‌ای ارشمیدس به نام

1 مغنی ره باستانی بزن مغانه نوای مغانی بزن

2 من بینوا را به آن یک نوا گرامی کن و گرمتر کن هوا

3 گزین فیلسوف جهان آزمای سخن را چنین کرد برقع گشای

4 که قبطی زنی بود در ملک شام زمیری پدر ماریه‌ش کرده نام

1 مغنی بیار آن نوای غریب نو آیین‌تر از نالهٔ عندلیب

2 نوائی که در وی نوائی بود نوائی نه کز بینوائی بود

3 خنیده چنین شد در اقصای روم که بی سیمی آمد ز بیگانه بوم

4 به کم مدتی شد چنان سیم سنج که شد خواجه کاروانهای گنج

1 مغنی بر آهنگ خود ساز گیر یکی پرده ز آهنگ خود بازگیر

2 که مارا سر پردهٔ تنگ نیست بجز پی فراخی در آهنگ نیست

3 بهر مدتی فیلسوفان روم فراهم شدندی ز هر مرز و بوم

4 بر آراستندی به فرهنگ و رای سخن‌های دل پرور جان فزای

1 مغنی سماعی برانگیز گرم سرودی برآور به آواز نرم

2 مگر گرمتر زین شود کار من کسادی گریزد ز بازار من

3 دهل زن چو زد بر دهل داغ چرم هوای شب سرد را کرد گرم

4 فروماند زاغ سیه ناامید بگفتن در آمد خروس سپید

1 مغنی بیا چنگ را ساز کن به گفتن گلو را خوش آواز کن

2 مرا از نوازیدن چنگ خویش نوازشگری کن به آهنگ خویش

3 چو روز دگر صبح گیتی فروز به پیروزی آورد شب را به روز

4 برآمد گل از چشمهٔ آفتاب فرو برد مه سرچو ماهی درآب

1 مغنی بدان ساز تیمار سوز نشاط مرا یک زمان بر فروز

2 مگر زان نوای بریشم نواز بریشم کشم روم را در طراز

3 چنین گوید آن کاردان فیلسوف که بر کار آفاق بودش وقوف

4 که یونان نشینان آن روزگار سوی زهد بودند آموزگار

1 مغنی غنا را درآور به جوش که در باغ بلبل نباید خموش

2 مگر خاطرم را به جوش آوری من گنگ را در خروش آوری

3 همان فیلسوف جهاندیده گفت که چون دانش آمد ره شاه رفت

4 دهن مهر کرد ز می خوشگوار که بنیاد شادی ندید استوار

آثار نظامی گنجوی

6 اثر از اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.