13 اثر از خسرو و شیرین در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خسرو و شیرین در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

خسرو و شیرین در خمسه نظامی گنجوی

1 خداوندا در توفیق بگشای نظامی را ره تحقیق بنمای

2 دلی ده کو یقینت را بشاید زبانی کافرینت را سراید

3 مده ناخوب را بر خاطرم راه بدار از ناپسندم دست کوتاه

4 درونم را به نور خود برافروز زبانم را ثنای خود در آموز

1 به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت

2 خدائی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش

3 تعالی الله یکی بی مثل و مانند که خوانندش خداوندان، خداوند

4 فلک بر پای دار و انجم افروز خرد را بی‌میانجی حکمت آموز

1 ندیمی خاص بودش نام شاپور جهان گشته ز مغرب تالهاور

2 ز نقاشی به مانی مژده داده به رسامی در اقلیدس گشاده

3 قلم زن چابکی صورتگری چست که بی کلک از خیالش نقش می‌رست

4 چنان در لطف بودش آبدستی که بر آب از لطافت نقش بستی

1 مراکز عشق به ناید شعاری مبادا تا زیم جز عشق کاری

2 فلک جز عشق محرابی ندارد جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد

3 غلام عشق شو کاندیشه این است همه صاحب دلان را پیشه این است

4 جهان عشقست و دیگر زرق سازی همه بازیست الا عشقبازی

1 چو بر زد بامدادن بور گلرنگ غبار آتشین از نعل بر سنگ

2 گشاد از گنج در هر کنج رازی چو دریا گشت هر کوهی طرازی

3 دگر ره بود پیشین رفته شاپور به پیش آهنگ آن بکران چون حور

4 همان تمثال اول ساز کرده همان کاغذ برابر باز کرده

1 چو خسرو دید کان خواری بر او رفت به کار خویشتن لختی فرو رفت

2 درستش شد که هرچ او کرد بد کرد پدر پاداش او بر جای خود کرد

3 به سر بر زد ز دست خویشتن دست و زان غم ساعتی از پای ننشست

4 شفیع انگیخت پیران کهن را که نزد شه برند آن سرو بن را

1 شباهنگام کاین عنقای فرتوت شکم پر کرد ازین یک دانه یاقوت

2 به دشت انجرک آرام کردند بنوشانوش می‌در جام کردند

3 در آن صحرا فرو خفتند سرمست ریاحین زیر پای و باده بر دست

4 چو روز از دامن شب سر برآورد زمانه تاج زرین بر سر آورد

1 زهی دارنده اورنگ شاهی حوالتگاه تایید الهی

2 پناه سلطنت، پشت خلافت ز تیغت تا عدم، موئی مسافت

3 فریدون دوم، جمشید ثانی غلط گفتم که حشو است این معانی

4 فریدون بود طفلی گاو پرورد تو بالغ دولتی هم شیر و هم مرد

1 به فرح فالی و فیروزمندی سخن را دادم از دولت بلندی

2 طراز آفرین بستم قلم را زدم بر نام شاهنشه رقم را

3 سر و سر خیل شاهان شاه آفاق چو ابرو با سری هم جفت و هم طاق

4 ملک اعظم اتابک داور دور که افکند از جهان آوازه جور

1 زمین بوسید شاپور سخندان که دایم باد خسرو شاد و خندان

2 به چشم نیک بینادش نکوخواه مبادا چشم بد را سوی او راه

3 چو بر شاه آفرین کرد آن هنرمند جوابش داد کی گیتی خداوند

4 چو من نقش قلم را در کشم رنگ کشد مانی قلم در نقش ارژنگ

آثار نظامی گنجوی

13 اثر از خسرو و شیرین در خمسه نظامی گنجوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خسرو و شیرین در خمسه نظامی گنجوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی