صفت بیست از ملا احمد نراقی معراج السعادة 298
1. صفت بیست و ششم: فراموشی اعمال خود، و غفلت از محاسبه آنهاست و این سبب کلی هلاکت اکثر مردمان و خسران ایشان است، زیرا تاجر اگر هر چندی یک دفعه به حساب خود نرسد و دخل و خرج را موازنه ننماید و سود و زیان خود را مقابله نکند و محاسبه کارکنان و شرکای خود را نجوید، در اندک وقتی همه سرمایه او برباد می رود و تهدیست و بیچاره می ماند.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
ضد این از ملا احمد نراقی معراج السعادة 299
1. ضد این فراموشی و غفلت، محاسبه و مراقبه است و محاسبه آن است که در هر شبانه روزی وقتی را معین نماید که در آن وقت به حساب نفس خود برسد، و طاعات و معاصی خود را موازنه نماید پس اگر آن را مقصر یافت در مقام عتاب و خطاب درآورد والا شکر پروردگار نماید.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بدان که از ملا احمد نراقی معراج السعادة 300
1. بدان که عقل در بدن آدمی به منزله تاجر راه آخرت است و سرمایه او عمر است و نفس، معین و یاور اوست در این تجارت، پس آن به جای شریک یا غلام او است که به سرمایه او تجارت می کند و نفع این تجارت، تحصیل اخلاق حسنه و صفات فاضله و اعمال صالحه است، که وسیله رسیدن به نعیم ابدی و سعادت سرمدی است و نقصان او کسب اوصاف رذیله و ارتکاب معاصی است که باعث وصول درکات جحیم و عذاب الیم است و موسم این تجارت، ایام زندگانی است و بازار آن، دنیا است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
مخفی نماند از ملا احمد نراقی معراج السعادة 301
1. مخفی نماند که کیفیت محاسبه نفس، آن است که در وقتی که آخر روز معین کرده بنشیند و نفس خود را مصور سازد و ابتدا محاسبه واجبات را از آن بجوید پس اگر همه آنها را درست بجا آورده باشد او را دعا کند و شکر خدا به جا آورد و او را ترغیب بر مثل آن نماید و اگر چیزی از آنها را ترک نموده باشد از او قضای آن را مطالبه کند و به وعده او فریب نخورد که بسیار بد حساب است و باید دفعه او را بر قضا بدارد و اگر نقصانی در آداب و شرایط آنها باشد تدارک آن را به نافله و امثال آن بکند و بعد از آن، حساب معاصی آن را برسد که اگر معصیتی مرتکب نشده باشد شکر خدا را کند و اگر مرتکب شده باشد در مقام نکوهش و عتاب نفس برآید و آن را به عذاب افکند و زجر کند و تلافی آن را از آن مطالبه کند و همچنان که در حساب دنیا دقت می کند و از حبه و دینار و قیراط و نقیر و قطمیر، تفتیش می نماید و باریک می شود که مغبون نگردد همچنین باید دقت و تفتیش کند از افعال نفس، و بر آن تنگ بگیرد و از حیله و مکر آن احتیاط کند، زیرا که آن مکاره ای است که خدعه می کند و مشتبه می نماید پس باید جواب صحیح از جمیع کردار و گفتار آن مطالبه کند و خود به حساب خود برسد پیش از آنکه در صحرای قیامت دیگری به حساب او برسد و باید هیچ چیز را مهمل نگذارد و حساب جمیع آنچه گفته و کرده و دیده و شنیده از نگاه کردن و نشستن و برخاستن و خوردن و خوابیدن و آشامیدن، حتی از سکوت آن سوال کند، که چرا ساکت شد، و از افکار و خواطر قلبیه و صفات و اخلاق پس اگر از عهده جواب جمیع برآمد به نحوی که از حق تجاوز نکرده باشد و چیزی از واجبات را ترک نکرده باشد و مرتکب معصیتی نشده باشد، از حساب آن روز فارغ است و هیچ چیز باقی ندارد و اگر در چیزی کوتاهی کرده و از جواب صحیح آن عاجز ماند، آن را در دل خود ثبت نماید همچنان که تاجر باقی شریک را در دفتر حساب خود ثبت می کند و بعد از ثبت آن، در مقام معاتبه و مطالبه غرامت آن برآید.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
پس باید از ملا احمد نراقی معراج السعادة 302
1. پس باید در این زمان اکتفا نمود به مطالعه احوال گذشتگان و خواندن حکایات ایشان و هر که حکایت ایشان را بشنود و بر کیفیت اعمال ایشان مطلع گردد می داند که ایشان بندگان خدا و در دعوی بندگی صادق بوده اند و ایشانند پادشاهان حقیقی و سلاطین واقعی.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
صفت بیست از ملا احمد نراقی معراج السعادة 303
1. صفت بیست و هفتم: کراهت است که عبارت است از تنفر طبع از چیزی که دریافتن آن، سبب المی و تعبی گردد و چون کراهت، قوت گیرد آن را مشقت گویند و کراهت، یا از چیزی است که میل و شوق و محبت به آن شرعا و عقلا ممدوح و مستحسن است یا از چیزی است که چنین نیست و آنچه از اخلاق است قسم اول است نه دوم بلکه بعضی از اقسام دوم از صفات فاضله است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بدان که از ملا احمد نراقی معراج السعادة 304
1. بدان که محبت ممکن نمی شود مگر به سببی از اسباب، و نظر به اینکه از برای آن، اسباب بسیار و علتهای مختلفه است، پس به این جهت دوستی نیز به اقسام بسیار منقسم می شود:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بدان که از ملا احمد نراقی معراج السعادة 305
1. بدان که همچنان که قدمای اهل حکمت تصریح کرده اند، قوام همه موجودات به محبت منوط، و انتظام سلسله ممکنات بدان مربوط است و هیچ دلی نیست که از لمعه محبت در آن نوری نه، و هیچ سری نیست که از شئه آن در او شوری نه نشاط و رقص افلاک از شور صهبای محبت است و مستی و بیهوشی مرکز خاک از سکر باده مودت «بسم الله مجریها و مرسیها».
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
مذکور از ملا احمد نراقی معراج السعادة 306
1. مذکور شد که این محبتی که از جمله صفات حسنه و اوصاف پسندیده است چیزی است که محبت به آن شرعا ممدوح و مستحسن باشد و آن محبتی است که ما در این مقام گفتگو از آن می کنیم و آن محبت به خداست و آنچه به او منسوب است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
چون دانستی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 307
1. چون دانستی که سزاوار محبت، بجز ذات حق نیست، بلکه حقیقت محبت، منحصر در آن است فساد قول کسی ظاهر می شود که انکار محبت بنده از برای خدا نموده و گفته: معنی از برای آن نیست مگر مواظبت به طاعات خدا و اما حقیقت محبت، چون توقف بر جنسیت دارد، پس حال است و به این جهت انس و شوق و لذت مناجات پروردگار را نیز انکار نموده.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
چون دانستی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 308
1. چون دانستی که محبت خدا در حق بندگان ممکن، و رأس همه فضایل و سرمایه جمله سعادات است بدان که الذ همه لذات، و بالاترین جمله ابتهاجات نیز هست و بیان این مطلب آن است که آنچه سابقا اشاره به آن شد معلوم شد که محبت، میل و رغبت طبع است به چیزی که ادراک آن ملایم طبع باشد یا بهجت و سرور به ادراک ملایم و لذت آن، خود ادراک ملائم و رسیدن به آن است پس لذات، تابع ادراکاتند، و انسان جامع قوای چند هست و از برای هر قوه، لذتی است که عبارت است از رسیدن و ادراک آن قوه به مقتضای طبع خود و چون مقتضای قوه غضبیه، انتقام و برتری است، پس لذت آن در تسلط و غلبه است و قوه شهویه که مقتضای آن تحصیل غذا و حصول مباشرت و امثال آن است پس لذت آن در رسیدن به آنها است و همچنین لذت قوه سامعه در شنیدن الحان و نغمه ها و لذت باصره در دیدن آب ها و سبزه ها و صور جمیله و شامه در بوییدن عطرهای طیبه و قوه عاقله که آن را بصیرت باطنه گویند، مقتضای آن معرفت حقایق اشیاء و احاطه علمی به موجودات است پس التذاذ آن در علم و معرفت است و نظر به اینکه منتهای کمال انسانی، بلکه اخص اوصاف الهیه و اشرف صفات ربوبیه، علم است، پس آن، اقوای لذات و اکمل ابتهاجات خواهد بود و از این جهت هرگاه کسی بشنود که او را به زیرکی و دانایی و کثرت علم ستایش می کنند، به نشاط می آید، زیرا از این ستایش کردن و ثنا نمودن، کمال ذات و جمال علم خود را استباط می نماید پس بر خود می بالد و لذت می یابد، بلکه اگر به نظر حقیقت و تحقیق بنگری، ادراکی که کمال است، نیست مگر علم و معرفت، و سایر ادراکات و رسیدن به مقتضیات سایر قوا، مثل حصول غلبه و تحصیل غذا و وصول به وقاع و سماع و امثال اینها، هیچ یک از جمله کمال شمرده نمی شود پس، کمال منحصر درعلم است و چون اقوای لذات، وصول به کمالات است، پس علم، لامحاله اقوای لذات است و شک نیست که لذت جمیع بر یک نسق نیست، چون لذت علم به خیاطی و جولائی، هرگز مانند لذت علم به سیاست مدن و تدبیر مملکت و نظم امور خلایق نیست و همچنین لذت علم نحو و صرف و شعر و تواریخ، چون لذت علم به خدا و اوصاف جلال و جمال او، و معرفت ملک و ملکوت و عجایب خلقت آسمان و زمینها نیست بلکه لذت هر علمی به قدر شرف آن علم است و شرف هر علمی به قدر شرافت معلوم است پس اگر در معلومات، چیزی باشد که اشرف و اجل و اعظم از همه باشد، علم به آن، الذ همه علوم، و اشرف و اکمل آنها خواهد بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
اول: جمال از ملا احمد نراقی معراج السعادة 309
1. اول: جمال او، زیرا هر چه کمال جمال او بیشتر، لذت نظر به او بالاتر است.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید