بکت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 109
1. بکت عینی غداه البین دمعا
و اخری بالبکا بخلت علینا
1. بکت عینی غداه البین دمعا
و اخری بالبکا بخلت علینا
1. تو بشکن چنگ ما را ای معلا
هزاران چنگ دیگر هست این جا
1. برای تو فدا کردیم جانها
کشیده بهر تو زخم زبانها
1. ز روی تست عید آثار ما را
بیا ای عید و عیدی آر ما را
1. ای مطرب دل برای یاری را
در پرده زیر گوی زاری را
1. اندر دل ما تویی نگارا
غیر تو کلوخ و سنگ خارا
1. ای جان و قوام جمله جانها
پر بخش و روان کن روانها
1. ای سخت گرفته جادوی را
شیری بنموده آهوی را
1. از دور بدیده شمس دین را
فخر تبریز و رشک چین را
1. بنمود وفا از این جا
هرگز نرویم ما از این جا
1. برخیز و صبوح را بیارا
پرلخلخه کن کنار ما را