افغان ز دور از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 13
1. افغان ز دور چرخ که آقانصیر را
آخر مقام خانه تاریک گور شد
1. افغان ز دور چرخ که آقانصیر را
آخر مقام خانه تاریک گور شد
1. چون پر ز گردش فلک و دور روزگار
پیمانه حیات محمد ربیع شد
1. ز تیغ خسرو صاحب قرآن سلطان داراشأن
به گاه رزم چون اشرف گریزان روز میدان شد
1. بما دوش این مژده روحپرور
ز فیض نسیم سحرگاه آمد
1. پریشان گشت چون جمعیت افغان ز اصفاهان
به تخت پادشاهی شاه دین طهماسب شاه آمد
1. بحمدالله که از نیروی بخت و قوت طالع
در آخر شامل احوال ما لطفالله آمد
1. دریغ و درد که از محفل جهان چون شمع
بچشم اشکفشان رفت میرزااحمد
1. فرید دهد مسیب که کوکب بختش
ز روشنی برخ ماهطلعتان ماند
1. چو تیغ نادر دوران شهنشه ایران
بدهر غلغله از فتح قندهار افکند
1. فروغ مشعله دودمان مرتضوی
که همچو مهر بر آفاق مدتی تابید
1. غنچه گلبن مقصود زمان
رفت بر باد فنا تا خندید
1. هزارافسوس از آقا علیاکبر که دست او
فشاندی میوه دایم همچو شاخ نخل بارآور