6 اثر از ماده تاریخ در دیوان اشعار مشتاق اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ در دیوان اشعار مشتاق اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

ماده تاریخ در دیوان اشعار مشتاق اصفهانی

1 چون جواد از حدیقه دنیا رفت و پا در ریاض خلد نهاد

2 کلک مشتاق کز رگ مژگان خون ازین غصه چشمه چشمه کشاد

3 بهر تاریخ او نوشت که شد داخل بوستان خلد جواد

1 افغان ز شیشه چرخ کاین واژگونه مینا آخر می اجل ریخت در جام میرمعصوم

2 او بود طایر قدس شد زین چمن که گیتی ویرانه است و باشد ویرانه درخور بوم

3 القصه زین غم‌آباد چون رفت در وفاتش دل‌ها شدند مغموم جان‌ها شدند مهموم

4 کلکم نوشت مشتاق تاریخ رحلت او یزدان کند به جنت مأوای میرمعصوم

1 گشته جور محمد نبی خسته جگر که خورند از غم او بنده آزاد افسوس

2 عاقبت غمکده هستی او را چون سیل آب شمشیر فنا کند ز بنیاد افسوس

3 از تسیم ستم و صرصر بیداد سپهر خرمن هستی او شد همه بر باد افسوس

4 از جفائی که بر او رفت برآمد هر سو از زن و مرد از آن شدت بیداد افسوس

1 آه از آن کودک نورس که بود از غم ایام خراشیده چهر

2 توسن کین تاخت چو بر پیکرش جور سپهر و ستم ماه و مهر

3 گفت خرد از پی تاریخ او گشت لگدکوب جفای سپهر

1 حیف از میر فلک مرتبه عبدالغفار ابروی گهر نسل شه او دانا

2 که ز عقد در سادات گرامی گهرش ناگه افتاد بخاک ره و شد ناپیدا

3 جذبه شوق ملاقات رسول مدنی شد کمندافکن او زین چمن تنگ فضا

4 رفت ازین باغ بفردوس برین و افزود پایه‌اش از شرف خدمت جدا علی

1 ازین محنت‌سرا گردید چون شمس‌النساء بیرون ز الطاف الهی جنت المأوی شد منزل

2 ز کلک خویشتن مشتاق جستم سال تاریخش رقم زد شد به فردوس برین شمس‌النساء داخل

1 آه از چرخ جفاپیشه که دست نکشد یکنفس از جور و ستم

2 هرکه از گردش ایام گذاشت پا درین مرحله چون نقش قدم

3 ساختش ره سیر از دشت وجود راست چون جاده بصحرای عدم

4 هرکه را در چمن دهر چو سرو ساخت سر سبز ز بخت خرم

1 فروغ مشعله دودمان مرتضوی که همچو مهر بر آفاق مدتی تابید

2 مه سپهر شرف میرزا شفیع که بود چه طعنه‌ها زد رخشندگیش بر خورشید

3 غروب کرد چنان تیره ساخت عالم را که هیچکس نشناسد سیاه را ز سفید

4 چو مرغ روح وی از آشیان عالم قدس بسوی سد ره از این آشیان تنگ پرید

1 تعالی‌الله از این دو طفل توام که یکجانند گوئی در دو قالب

2 یکی را لاله‌سان پیمان حسن بود از باده گلگون لبالب

3 یکی از پرتو رخسار تابان جهان را همچو ماه چهارده شب

4 یکی بر گردن جان بیدلان را کمندافکن شده از چین عنغب

1 سیدمحمد آنکه فلک از وفات او پنهان دریغ میخورد و آشکار حیف

2 زین گلستان نچیده گلی شد برون دریغ زین بوستان نخورده بری بست بار حیف

3 نخلش ز پا فتاد ز جور سپهر آه سروش نگون شد از ستم روزگار حیف

4 غافل ز رشته در سادات بر زمین افتاده گم شد آن گهر ابدار حیف

آثار مشتاق اصفهانی

6 اثر از ماده تاریخ در دیوان اشعار مشتاق اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ در دیوان اشعار مشتاق اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.