اسلام که گم کرده ز دل از محتشم کاشانی رباعی 61
1. اسلام که گم کرده ز دل آرامم
بسیار خطر دارد ازو اسلامم
...
1. اسلام که گم کرده ز دل آرامم
بسیار خطر دارد ازو اسلامم
...
1. زان پیش که هجر تو برد آرامم
آمد به وداع تو دل خود کامم
...
1. خواهم که شبی محو جمال تو شوم
نظارگی بزم وصال تو شوم
...
1. دارد ز خدا خواهش جنات نعیم
زاهد به ثواب و من به امید عظیم
...
1. گیرم که به چشم خلق پوید دشمن
با من ره غالبیت اندر همه فن
...
1. چون مهر تو میتوان نهان ورزیدن
باید ز چه رسوای جهان گردیدن
...
1. از لطف تو سهل است کرم ورزیدن
چشم از گنه بی گنهان پوشیدن
...
1. در کعبه قدم نهادهام وای به من
دور از ره دین فتادهام وای به من
...
1. گوئی ز ته بستر آن حجله نشین
تا ناف پر است از نافهٔچین
...
1. اسلام مگو آفت ایام است این
افت چه بلای صبر و آرام است این
...
1. اسلام مرا ای دل دیندار ببین
در صورت او قدرت جبار ببین
...
1. ای شیخ که هست دایم از نخوت تو
در طعنهٔ آلایش من عصمت تو
...