آثار محیط قمی

صفحه 2 از 14
14 اثر از هفت شهر عشق محیط قمی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر هفت شهر عشق محیط قمی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار محیط قمی / هفت شهر عشق محیط قمی

هفت شهر عشق محیط قمی

1 نسیم روح فزا از دیار دوست رسید که کشتگان غم هجر را روان بخشید

2 بهار آمد و بهر نثار مقدم او فشاند ابر بهاری زدیده مروارید

3 و عارض و خط دلجوی دوست سبزه و گل به شاخسار شکفت و زجویبار دمید

4 قدح نهاده به کف لاله شد به طرف چمن زمان عشرت و فصل گل است و دور نبید

1 کجا است زنده دلی کاملی مسیح دمی که فیض صحبتش از دل برد غبار غمی

2 خلیل بت شکنی کو که نفس دون شکند که نیست در حرم دل به غیر او صنمی

3 ز کید چرخ در آن دور گشت نوبت ما که نیست ساقی ایام را سر کرمی

4 زمانه خرمن دانش نمی خرد به جوی بهای گنج هنر را نمی دهد درمی

1 سر رفت و دل هوی تو بیرون زسر نکرد ترک طلب نگفت و خیال دگر نکرد

2 چشمم سپید شد به ره انتظار و باز از گرد رهگذار تو قطع نظر نکرد

3 به گذشت عمر و سروقد من دمی زمهر بر جویبار دیده ی گریان گذر نکرد

4 شمع وجود بی مه رویش نداد نور نخل حیات بی قد سروش ثَمر نکرد

1 دلم که بود زآلایش طبیعت پاک گرفته گرد کدورت از این نشیمن خاک

2 مَلول گشتم از این همرهان سست عنان کجا است راه نوردی مُجرّدی چالاک

3 اگر از این تن خاکی سفر کنی ای دل نخست گام نهی پای بر سر افلاک

4 بلند و پست جهان ای رفیق بسیار است گهی به چرخ برد که گذارت برخاک

1 حدیث موی تو نتوان به عمر گفتن باز از آن که عمر شود کوته و حدیث دراز

2 به راه عشق تو انجام کار تا چه شود برفت در سر این کار هستیم زآغاز

3 به طاق دلکش آن ابروان محرابی که دور از تو نباشد مرا حضور نماز

4 اگر نه از دل من رسم سوختن آموخت چرا دمی نکند شمع، ترک سوز و گداز

1 آن قوی پنجه که آزردن دل ها است فَنَش الفتی هست نهان با دل غمگین مَنش

2 جان رسیده به لب از دوری جان بخش لبش دل به تنگ آمده از حسرت نوشین دهنش

3 آن که می گفت بود حاصل ایام دمی گشت زانفاس خوش دوست مُبَرهَن سخنش

4 هر که دارد چو تو زیبا رخ و نیکو قامت نیست حاجت به گل گلشن و سرو چمنش

1 ای لعبت فَرّخ رخ فرخنده شمایل دل ها به تو مشتاق و روان ها به تو مایل

2 افتاده ی تیر نگهت عارف و عامی دلداده ی چشم سهیت عالم و جاهل

3 بر پای دل از سلسله ی موی تو زنجیر بر گردن جان از سر زلف تو سلاسل

4 از جور غم هجر تو دست همه بر سر در خاک سر کوی تو پای همه در گِل

1 پی خرابی دل سیل عشق بنیان کن رسید و کند زبنیان بنای هستی من

2 اگر چه کرد خرابم خوشم که می دانم پی عمارت جان بود این خرابی تن

3 حجاب چهره ی جانان وجود خاکی تو است بر این حجاب شراری زبرق غیرت زن

4 مقیّدان طبیعت اسیر جاویدند خوشا به حالت آزادگان قید شکن

1 ز رنگ هستی خود ساده ساز لوح ضمیر گرت هوا است که گردد زغیب نقش پذیر

2 به راه پر خطر عشق پا منه که آنجا گذار بر دم تیغ است و راه بر سر تیر

3 به زندگانی عشاق، دل مرا سوزد که هست یاورشان درد و غم معین و ظهیر

4 از آن به حال مجانین عشق رشک برم که هست سلسله ی زلف یارشان زنجیر

آثار محیط قمی

14 اثر از هفت شهر عشق محیط قمی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر هفت شهر عشق محیط قمی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی