درخور حمد و ثنا بار از محیط قمی هفت شهر عشق 1
1. درخور حمد و ثنا بار خدایی است کریم
که ز خوان کَرَمش بهره بَرد دیو رجیم
...
1. درخور حمد و ثنا بار خدایی است کریم
که ز خوان کَرَمش بهره بَرد دیو رجیم
...
1. اگر زنطقه ی موهوم، آمده دهنی
دهان تو است در آن نقطه هم بود سخنی
...
1. ای دل به یمن سلطنت فقر، شاه باش
بی پا و سرپناه سریر و کلاه باش
...
1. ای چهر بر فروخته ات، لاله زار عمر
بازآ که بی رخ تو خزان شد بهار عمر
...
1. منم که شهره به سرگشتگی به هر کویم
فتاده در خم چوگان عشق، چون گویم
...
1. نیمه شب بر سرم آن خسرو شیرین آمد
خفته بودم که مرا بخت به بالین آمد
...
1. یک دو روزی در کفم آن سیم ساق افتاده بود
یاد آن ایام خوش، کین اتفاق افتاده بود
...
1. به بزم قرب حجابی به غیر دوست ندیدم
چو زین حجاب گذشتم به وصل دوست رسیدم
...
1. شهی که شیوه ی درویش پروری داند
رموز سلطنت و سرّ سروری داند
...
1. یار برفت و دور از او، صبر و قرار شد زکف
سیل سرشک از پیش، گشت روان به هر طرف
...
1. نسیم روح فزا از دیار دوست رسید
که کشتگان غم هجر را روان بخشید
...
1. کجا است زنده دلی کاملی مسیح دمی
که فیض صحبتش از دل برد غبار غمی
...