11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی

1 گرمی دل نیست چو حاصل مرا سرد شد از آب سخن دل مرا

2 تاکی از ین شیوه به ننگی شوم بی غرض اماج خدنگی شوم

3 تام گدائی کنم اسکندری خلعت عیسی فگنم بر خری

4 محتشمانند درین روزگار مس به زر اندودهٔ ناقص عیار

1 من که به حکم تو درین کارگاه از عدم این سو ، زده‌ام بارگاه

2 به که چو آوردی و بازم بری هم به سوی خویش فرازم بری

3 سر مرا چون همه داننده‌ای باز رهانم که رهاننده‌ای

4 گر چه تن من ز پی سوز راست رحمت تو از پی این روز راست

1 ای سر از آئین وفا تافته ! وز تو دلم تافتگی یافته !

2 گر چه به غیبت شدئی کینه توز رنجه چه‌داری به حضورم هنوز

3 با چو منی ، دور کن از سر منی چون به صفت من توام و تو منی

4 گر کمر کینه کنی استوار پیش تو بیش از تو درایم به کار

1 آنچه زسر جوش دل نقشبند معنی نو بود و خیال بلند

2 موئی به مویش به هنر به بختم پخته و سنجیده درو ریختم

3 و صف نه زان گو نه شد از دل برون کان دیگری را به دل آید که چون

4 هر صفتی را که بر انگیختم شعبهٔ تازه درو ریختم

1 حمد خداوند سرایم نخست تا شود این نامه به نامش درست

2 واجب اول به وجود قدم نی به وجودیکه بود از عدم

3 نور فزای بصر دوربین دیده گشای دل عبرت گزین

4 رخش علل دررهش افگنده سم علت ومعلول درو ، هر دو گم

1 ور غزلت یاد جوانی دهد وز خوشی طبع، نشانی دهد

2 تن زن ازان هم که کسان گفته‌اند هر چه تو گوئی، به ازان گفته‌اند

3 نوبت سعدی که مبادا کهن ، شرم نداری که بگوئی سخن ؟

1 من ز پی شرم خداوند خویش رفته ز جای خود و پیوند خویش

2 مادر من پیرزن سبحه سنج مانده به دهلی ز فراقم به رنج

3 روز و شب از دوری من بی‌قرار سوختهٔ داغ من خام کار

4 حال خود ونامهٔ امیدوار باز نمودم به خداوند گار

1 گفت به حاجب که بشه باز پوی خدمت من گوی و پس آنگه بگوی

2 با منت از بهر تمنای ملک خام بود پختن سودای ملک

3 پخته‌ای آخر ! دم خامان مزن من زتو زادم! نه تو زادی زمن

4 ملک به میراث نیابد کسی تا نزند تیغ دو بسی

1 لیک اگر پند من آری به گوش مصلحت آن ست که مانی خموش

2 چل شد و درین جهت آمد نشست پیش مبین بیش که افتی به شست

3 تو بت توبه‌ست ، گرانی مکن روی به پیر یست، جوانی مکن

4 بار خدایا! من غافل به راز، این ورق ساده که بستم طراز

1 کز پدر اول برسانش سلام وآخرش آئین دعا کن تمام

2 کای خلف! از راه مخالف بتاب! تیغ بیفگن که منم آفتاب!

3 از پدرم کی رسد این فن به تو از پدر من به من، از من به تو!

آثار امیرخسرو دهلوی

11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.