11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی

1 شه به چنین وقت برآهنگ می رخش طرب کرد روان پی به پی

2 باده همی خورد و نمی‌خورد غم عیش همی کرد و نمی کرد کم

3 ریخته ساقی منی رنگین به جام می ز لب شاه رسیده به کام

4 گرم شد آوازه که خورشید شرق تافته شد بر خط مغرب چو برق

1 ای ز نسب گشته سزای سریر ور پسری ، همچو پدر بی نظیر

2 چشم منی !هیچ غباری میار دیده نشاید که بود پرغبار

3 تاتو ندانی که درین جستجوی از پی ملک ست مرا گفتگوی

4 گر چه توانم ز تو این پا یه برد از تو ستانم ، بکه خواهم سپرد ؟

1 چند گهم بود به دل این خیال تازه کنم هر صفتی را جمال

2 بود در اندیشه من چند گاه کز دل دانندهٔ حکمت پناه

3 چند صفت گویم و آبش دهم مجمع اوصاف خطابش دهم

4 طرز سخن را روش نو دهم سکهٔ این ملک به خسرو دهم

1 ور هوس مثنویت در دل ست حل کنم این برتو که بس مشکل ست

2 ور روشی کز تو نیاید مرو گفت به دم مشنو و نیکو شنو

3 نظم«نظامی » به لطافت چو در وز در او سر به سر آفاق پر

4 پخته ازو شد چو معانی تمام خام بود پختن سودای خام

1 از درشه با همه شرمندگی آمدم اندر وطن بندگی

2 خم شده از بارگهر گردنم فرض شده خدمت شه کردنم

3 گوشه گرفتم ورق دل به دست عقل سراسیمه و اندیشه مست

4 روی نهان کردم از ابنای جنس نی غلطم بلکه خود از جن و انس

1 بعد دو روزی که رسیدم ز راه زآمدنم زود خبر شد به شاه

2 حاجبی آمد بشتابندگی داد نویدم به صف بندگی

3 شه چو در چیدهٔ من دیده تر مهره بچید از ندمای دیگر

4 گفت که : ای ختم سخن پروران! ریزه خور خو آنچهٔ تو دیگران

1 داد جوابی ادب آمیخته تعبیه‌های عجب آمیخته

2 کای به رخم چشم جفا کرده باز دیدهٔ مهر تو برویم فراز

3 گر گهر صلح پذیرد نظام حلقه بگوشم، به رضای تمام

1 ای شهٔ مشرق شده چون آفتاب وز تو جهان در حد مغرب بتاب

2 گر همه بر ماه رسد افسرم هم بتهٔ پای تو باشد سرم

3 رو تو چو خورشید زمشرق برای من بسم ، اسکندر مغرب گشای

4 نا تو به مشرق بوی و من به غرب حربه خورد هر که دراید به حرب

1 یافت خبر خسرو مشرق پناه ناصر حق وارث این تخت گاه

2 کافسر او را پسر انباز گشت وین شرف از وری به پسر بازگشت

3 راندازان جا به «اوده» بادپای باد همی ماند زسیرش بجای

1 پیش رو کوکبه انبیاء کوکبش از منزلت کبریاء

2 از حد ناسوت برون تاخته بر خط لاهوت وطن ساخته

3 نور نخستش چو علم بر کشید شام عدم را سحرآمد پدید

4 هستی او تا به عدم خانه بود نقش وجود از همه بیگانه بود

آثار امیرخسرو دهلوی

11 اثر از مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی