1 بر آمد ابر پیریت از بن گوش مکن پرواز گرد رود و بِگماز
1 تیز بودیم و کند گونه شدیم راست بودیم و باشگونه شدیم
2 سرو بودیم چندگاه بلند گوژ گشتیم و چون درونه شدیم
1 کسی که سامهٔ جبار آسمان شکند چگونه باشد در روز محشرش سامان
1 خواجه ، تُتماج باید و سر بریان سود ندارد مرا سَفَرجَل و چُکری
1 هزار آوا همی بر گل سراید بسان عاشقان بر روی دلدار
1 باد و گردم نکرد زشتی هیچ با دل من چرا شد ایدون زشت
2 زانکه خویی پلید کرد مرا هر که را خو پلید ، هست پلشت
1 سزد که بگسلم از یار سیم دندان طمع سزد که او نکند طمع ِ پیردندان کَرو
2 سزد که پروین بارد دو چشم من شب و روز کنون کزین دو شب من شعاع برزد پَرو
3 غریب نایدَش از من غریو گر شب و روز به ناله رعد ِ غریوانم و به صورت غَرو
1 می تند گرد سرای و در تو غُنده کنون باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان
1 جهان جای به تلخی است ، تهی بهر و پر دخت جز این بود مرا طمع و جز این بودم الچخت
2 جز این داشتم اومید و جز این داشتم الچخت ندانستم از او دور گواژه زندم بخت
1 آنچه به پیمانه تو را داده اند با تو نه پیمانه بماند و قفیز