آثار کلیم

صفحه 4 از 6
6 اثر از قطعات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار کلیم / دیوان اشعار کلیم / قطعات در دیوان اشعار

قطعات در دیوان اشعار کلیم

1 ملک آن پادشاه ملک معنی که نامش سکه نقد سخن بود

2 چنان آفاق گیر از اهل معنی که حد ملکش از قم تا دکن بود

3 زدی از سوز دل در خانه آتش دوات و کلک او شمع و لگن بود

4 بصورت گر بکلکش آرمیدی بمعنی ساکن بیت الحزن بود

1 طالب ز هوای پرستی هند برگشت سوی مطالب آمد

2 تاریخ توجه عراقش (توفیق رفیق طالب) آمد

1 شاه جهان ثانی صاحبقران که چرخ از خاک درگهش بجهان آبروی داد

2 آمد بسیر گلشن لاهور چون بهار گلهای خاطر همه را رنگ و بوی داد

3 ابر کفش که نایب دریای رحمتست پنجاب را زمرحمت آبی بجوی داد

4 بر دیده های منتظران کرد موکبش بنشست و قیمت مژه ها موبموی داد

1 رفته شمعی ز بزم دهر کز او عالمی بود روشنی اندوز

2 خان قدسی سرشت صادق خان شه بفردوس انجمن افروز

3 جان پاکش بعالم علوی رفت مانند مرغ دست آموز

4 خاکش از آب دیده گل کردم باورم نیست این قضیه هنوز

1 مرغ روح خواجه آزادگان چون شد آزاد از قفس مسرور باد

2 تربتش ز انوار رحمت تا بحشر همچو چشم مهر و مه پرنور باد

3 نیکنامی همچو او عالم نداشت نام نیکش تا ابد مذکور باد

4 سعی های پنجه اش در راه دین یک بیک نزد خدا مشکور باد

1 یکی نیر از برج شاهی دمیده که نورش گرفته ز مه تا بماهی

2 ز شاه جهان باد شه تا بآدم پدر بر پدر صاحب تاج شاهی

3 زشاهان کسی این نسب را ندارد بخوانم نسب نامه هر که خواهی

4 حسب در خور این نسب گشته تعیین برایش ز دیوان فیض الهی

1 پادشاه زمانه شاه جهان شد بعهدش شکفته گلشن عیش

2 نذر صاحبقران ثانی کرد دهر کشت مراد خرمن عیش

3 پای در راه بندگیش نهد هر که خواهد بدست دامن عیش

4 هر کجا بود دست کوتاهی شد بدورانش طوق گردن عیش

1 مردم دیده اقبال هنر، جعفرخان که مدامش بکف بخت می کام بود

2 کرم ایزدیش داده گرامی پسری که بماند بجهان تا زجهان نام بود

3 هاتفی از پی تاریخ بگوش دل گفت (آن گل جعفری آرایش ایام بود)

1 بچشم هوش درین پادشاه نامه نگر که بزم و رزمش سرمشق پادشاهانست

2 بپیش روی خرد صفحه هایش آیت هاست که عکس صدق از آن همچو مهر تابانست

3 زسرو سطرش در گلشن بیان وقوع نشان راستی گفتگو نمایانست

4 وقایعش همه زاغراق منشیان عاری چنانچه آمده از غیب هم بدان سانست

1 پادشاها پایه تختت بود تاج سپهر دولت گردون نگر کش یکسر و چار افسرست

2 تخت نه، خرم گلستانی زمرد سبزه اش آتش الماسست و گل املست و خاکش گوهرست

3 آتش خورشید در تا بست از یاقوت آن چشمه مهتاب هم از آب الماسش ترست

4 گر چراغ وصف لعلش می فروزم در ضمیر در زمان پروانه اندیشه بی بال و پرست

آثار کلیم

6 اثر از قطعات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.