سرور ازین میهمان پُرتَعَب یعنی از کلیم قطعه 13
1. سرور ازین میهمان پُرتَعَب یعنی که تب
چند روزی شد که تصدیع فراوان میکشم
...
1. سرور ازین میهمان پُرتَعَب یعنی که تب
چند روزی شد که تصدیع فراوان میکشم
...
1. نقشبند کارگاه صنع همچون زلف یار
نقش پرگاری دگر بر روی کار آورده است
...
1. ایدل از گلشن امید گل عیش بچین
روزگار طرب و عشرت جاوید آمد
...
1. آیة الکرسی فلک خواند و دمید از روی صدق
بر همین کرسی چو شاهنشاه بروی آرمید
...
1. شهنشاها دکن یک کف زمین است
زمینداران او مانند انگشت
...
1. دارد آن عزت تفنگ ثانی صاحبقران
کز شرف خاقان اگر باشد به دوشش میبرد
...
1. تفنگ عدو سوز شاه جهان
کزو عمر دشمن شود کاسته
...
1. بی نظیر این تفنگ شاه جهان
همچو تیر قضا خطا نکند
...
1. تفنگ بیخطای شاه جهان
نقطه از روی حرف بردارد
...
1. بیقرینه تفنگ شاه جهان
که عدو سوزیش زیاده شود
...
1. تفنگ شاه جهان دلبریست تنگ دهان
که کس دریغ ازو جان و سر نمی دارد
...
1. صاحبقران ثانی شاه جهان که تیغش
تا دسته ابلق از خون در کارزار گردد
...