11 اثر از شیرین و فرهاد سلیمی جرونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شیرین و فرهاد سلیمی جرونی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سلیمی جرونی / شیرین و فرهاد سلیمی جرونی

شیرین و فرهاد سلیمی جرونی

1 چو بر زد نور خورشید از فلک سر سحر رو تازه کرد از چشمه خور

2 دهان بر بست مرغ شب ز افغان زبان بگشاد از آن مرغ سحر خوان

3 جوانی چرخ پیر از سر دگر باز گرفت و کرد عیش و عشرت آغاز

4 ندیده کس جز از زلف بتان تاب شده یکباره چشم فتنه در خواب

1 دگر ره آن سهی سرو از سر ناز به خسرو کرد چشم از دلبری باز

2 دو لب بگشود و چشم از خواب بر کرد جهان پر شکر و بادام تر کرد

3 دو گیسو را زپیش رو در آویخت بنفشه با گل نسرین برآمیخت

4 گه او شب راه بر مهتاب می زد ز نرگس، گاه بر گل آب می زد

1 چو مریم را سر آمد عمر، خسرو طلب کرد از بزرگان همسر نو

2 بزرگانی که بودندش ملازم همه یکسر بدین گشتند جازم

3 که در شهر صفاهان دلبری هست که مانندش عجب گر دیگری هست

4 به حسن اعجوبه دور زمان است به مجلس داری آشوب جهان است

1 چو خسرو را دگر سر باره آمد طلبکار وصال آن مه آمد

2 کسی را گفت کز نزدیک آن حور بیارد جانب درگاه شاپور

3 که می دانست کان شوخ از ستمها ز دل بیرون بدو می کرد غمها

4 چو آمد نزد شاه آن کاردان مرد دل شیرین ز داغش گشت پر درد

1 شنیدستم که یک باری جوانی دل خود داده بد با دلستانی

2 دلش چون گیسویش همواره در تاب نه روز آرام بودش نی به شب خواب

3 بسی کوشید تا من بعد ده سال به وصلش رهنمونی کرد اقبال

4 چو خلوت کرد و با محبوب بنشست طمع می خواست تا سویش کشد دست

1 دگر گفتش زمان با آدمی زاد چه نسبت دارد این را یاد کن یاد

1 بود پند نهم اینت که تدبیر نیارد کردکس با امر تقدیر

2 میفکن پنجه با تقدیر رفته کزان دل گرددت رنجور و تفته

3 هر آن کس را که نیکی سرنوشت است مدام از نیکی خود در بهشت است

4 دگر آن را که بد دادندش از پیش به دوزخ باشد از فعل بد خویش

1 دگر گفتش که ای پیر معانی چگونه کرد باید زندگانی

2 چه نوع از پیش باید بردن این کار چه سان باید شدن این راه دشوار

1 دهم از هفتمین پندت نشانی اگر گوشت بود با من زمانی

2 به هر حالی که باشی، تا که بتوان ز کس هرگز مرنج و هم مرنجان

3 مرنجان کس، که پیش اهل اسرار گناهی نیست محکمتر ز آزار

4 هر آن کو ره نبیند هست کوری مکن تا می توان آزار موری

1 ز قول شاه کرد این نغمه آهنگ که زهره از فلک زد بر زمین چنگ

2 سه تایی زد ز بربط این چنین زار که شد چنگ دو تا زان نغمه افگار

3 چو اندر پرده بنمود این عمل را به آوازی حزین خواند این غزل را

4 که ای دلبر به امیدی که داری کامید ناامیدی را برآری

آثار سلیمی جرونی

11 اثر از شیرین و فرهاد سلیمی جرونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شیرین و فرهاد سلیمی جرونی شعر مورد نظر پیدا کنید.