1 بشکافت زمین به سبزه و گل بشکفت شد در چمن آشکار اسرار نهفت
2 گر بود کدورتی ز دی جنبش باد از سایه شاخ ساخت جاروب و برفت
1 خوش با دگرانی ای به رخ رشک پری بر من همه راه ناخوشی می سپری
2 چون دولت سود وصل تو یافت نشد در ماتم نایاب من و نوحه گری
1 خوشتر زکتاب در جهان یاری نیست در غمکده زمانه غمخواری نیست
2 هر لحظه ازو به گوشه تنهایی صد راحت هست و هرگز آزاری نیست
1 هر گه خوانی «الف بی » ای حورنژاد از دست دو «دال و الفت » خواهم داد
2 تا نتواند به «میم » تو چشم گشاد انگشت نهم ز رشک بر دیده «صاد»
1 گفتی که سیاه است تو را خرقه به رنگ آورده ام این رنگ من از دیر فرنگ
2 هر لحظه چو ناقوس کشم از دل تنگ از دوری آن دیر جگر سوز آهنگ
1 گل گر چه کشد سرزنش از خار درشت رو با تو و بر درخت خود دارد پشت
2 با قد تو شاخ گل مگر دعوی کرد کش گل به طپانچه می زند غنچه به مشت
1 دیوانه شکل دین برانداز توام مفتون دو لعل نغمه پرداز توام
2 ای وای من آن زمان که ماند محروم دیده ز جمال و گوش ازآواز توام
1 ماییم ز فیض جود آن جان و جهان فانی شده در شهود آن جان و جهان
2 بس نیست شدیم و هست تا روشن شد نابود جهان و بود آن جان و جهان
1 یک نیمه ز عمر در بطالت بگذشت یک نیمه به تشویر و خجالت بگذشت
2 عمری که دمی ازو جهانی ارزد بنگر به چه حیلت و چه حالت بگذشت
1 تا تو نزنی طعن کسی در عالم زانسان که زدند قدسیان بر آدم
2 ایزد به زبان جمله عالم هر دم گوید «انی اعلم ما لا تعلم »