آثار جامی

صفحه 3 از 50
50 اثر از واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار جامی / دیوان اشعار جامی / واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار

واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار جامی

1 ای کرده نهان شرم جمال تو پری را روی تو خجل ساخته گلبرگ طری را

2 بی تو به چمن ریختم از دیده بسی خون این است سبب سرخی بید طبری را

3 عالم همه در هم شد ازان روز که دادند مشاطگی زلف تو باد سحری را

4 هرگه که خرامان شده ای برزده دامان پا آمده در سنگ ز تو کبک دری را

1 بر آستان تو عزیست خاکساران را که نیست تخت نشینان و تاجداران را

2 به بیقراری زلفت گرفته ایم قرار قرارگاه جز این نیست بیقراران را

3 ز باغ لطف تو بینیم تازه گلبرگی جمال غنچه دهانان و گلعذاران را

4 گناه آینه فضل و رحمت است ای شیخ مبین به چشم حقارت گناهکاران را

1 زاهدا چند به طاعات مراعات مرا طاق محراب تو را کنج خرابات مرا

2 تو و مسجد من و میخانه چه خوانی هر دم سوی آفتکده از مأمن آفات مرا

3 قبله حاجتم ایوان در میکده بس برمگردان رخ ازین قبله حاجات مرا

4 گشته ام محو حقیقت برو ای واقعه بین بردل ساده مکش نقش خیالات مرا

1 کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا برتو خواند حرف حرف این نامه درد مرا

2 می شود باران اشکم ژاله برکشت امید خاصیت اینست دور از تو دم سرد مرا

3 دست امید من از دامان وصلت نگسلد گر دهد گردون به باد نیستی گرد مرا

4 جز دلی ناید برون زاندوه عشقت صد شکاف گر شکافی سینه اندوه پرورد مرا

1 رو ای صبا و بگو یار دلستان مرا که وعده های دروغ تو سوخت جان مرا

2 سرا و خانه ام از طلعت تو روشن بود سیاه ساخت فراق تو خان و مان مرا

3 فغان همی کنم از داغ هجر تو شب و روز ولی چه سود که تو نشنوی فغان مرا

4 ز ناله راز نهانم به روی روز افتاد بیا ز خاتم لب مهر کن دهان مرا

1 نه کوی دوست هوای چمن گذاشت مرا نه یاد او هوس انجمن گذاشت مرا

2 ربوده بود ز من یار من مرا یا رب چه جرم رفت که دیگر به من گذاشت مرا

3 گرفتمش سر ره دی پر از سخن دهنی روان گذشت و سخن در دهان گذاشت مرا

4 ز غصه کوه کنم چرخ بیستون گویی درین هنر به دل کوهکن گذاشت مرا

1 اژدهای عشق زد زخمی عجب بر دل مرا نیست خاطر سوی تریاک و فسون مایل مرا

2 نیست تریاک و فسون من بجز جانان که ساخت مهرش از صبح ازل در جان و دل منزل مرا

3 عمر در تحصیل وصلش رفت و آن حاصل نشد وارهان ای هجر ازین تحصیل بی حاصل مرا

4 منزل او دور و بر من کوههای بار دل کی تواند برد با این بارها محمل مرا

1 ای فکنده عزت حسنت به صد خواری مرا از تو خشنودم به هر خواری که می داری مرا

2 چیست جرم من که هر گه بار بندی زین دیار دیگران را همسفر سازی و بگذاری مرا

3 دیدمت در خواب هم آغوش خویش ای کاشکی دست دادی یک شب این دولت به بیداری مرا

4 چشم آن دارم که چون بر آستانت جان دهم هم به خاک آستان خویش بسپاری مرا

1 ماه من گر عیان کند خود را قبله عاشقان کند خود را

2 او فرشته ست جای آن دارد کز نظرها نهان کند خود را

3 جرعه نوش لبش به آب حیات زنده جاودان کند خود را

4 تیر اگر سرو قامتش بیند پی خدمت کمان کند خود را

آثار جامی

50 اثر از واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر واسطة العقد - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی