1 ای کز آلودگیِّ تو شب و روز فاقه و فقر تو زیاده شود
2 بی طهارت مباش تا بر تو روزیِ تنگ تو گشاده شود
1 دیگر از وی مدار چشم وفا هر که شد با تو در جفا گستاخ
2 زانکه هرگز دو بار مؤمن را نگزد مار از یکی سوراخ
1 مرد را هرچه بگذرد به زبان عیب باشد ورای آن کردن
2 وعده در ذمّۀ کَرَم قرض است فرض باشد ادای آن کردن
1 ای شده مَحْرَمِ مجالس، پس راز هر مجلسی امانت تست
2 مکن افشای راز مجلسِ کس زانکه افشای آن خیانت تست
1 هر که در مشورت امین تو شد گرچه باشد امان روی زمین
2 چون نهان دارد آنچه مصلحت است خاینش خوان به حکم دین، نه امین
1 سودت اگر بایدت ز مایۀ خویش دست بخشش گشای و بخشایش
2 سودت اکنون ستایش و فردا در جوار خدای آسایش
1 نکشد بهرِ مال دنیا رنج هر که خواهد کمال بهرۀ دِین
2 چهرۀ دین مکَن به ناخن دَین تا نکاهد جمال چهرۀ دِین
1 صاحب حرص را از خوان کرم فیض احسان نمی رسد هرگز
2 به قناعت گرای کان مالیست که به پایان نمی رسد هرگز
1 ای کمر بسته کسب روزی را صبح خیزی دلیل فیروزیست
2 بهرِ خوابِ صباح چشم مبند زانکه این خواب مانع روزیست
1 نیکبخت آنکسی که می نَبَرد رشک بر نیک بختیِ دگران
2 سختی روزگار نادیده پند گیرد ز سختیِ دگران