سیاح حدود این ولایت از جامی هفت اورنگ 35
1. سیاح حدود این ولایت
نظام عقود این حکایت
1. سیاح حدود این ولایت
نظام عقود این حکایت
1. لیلی چو به عزم خانه برخاست
خانه به جمال خود بیاراست
1. گوهر کش این علاقه در
زان در کند این علاقه را پر
1. طبال سرای این عروسی
در پرده عاج و آبنوسی
1. آن عاشق از خرد رمیده
زاندیشه نیک و بد رهیده
1. چون زرده بیضه های گردون
آمد سحر از سپیده بیرون
1. دردانه فروش درج این درج
این گوهر حرف را کند خرج
1. نی باد و ز باد گرم روتر
نی سیل و ز سیل تیزدوتر
1. مجنون چو به نامه در قلم زد
در اول نامه این رقم زد
1. نیرنگ زن بیاض این راز
صورتگری اینچنین کند ساز
1. آن رفته ز قید عقل بیرون
کامد روزی به سوی مجنون