آثار جامی

صفحه 4 از 7
7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ

تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی

1 خواست یکی کور، زنی زشت روی کینه وری، طعنه زنی، زشت خوی

2 از شبه اش، چهره سیه رنگ تر وز سپرش، جبهه پر آژنگ تر

3 گوش کر و پشت کژ و چشم کاژ خامشیش بیهده، گفتار ژاژ

4 یک شبی از ناز به آن کور گفت حیف که ماند از تو جمالم نهفت

1 ای شده زندان درم مشت تو بند بر آنجا ز هر انگشت تو

2 پیش که ایام کند رنجه ات گردش او تاب دهد پنجه ات

3 عیش تو را حال دگرگون کند نقد خود از دست تو بیرون کند

4 خوش بگشا دست چو احسانیان از پی آزادی زندانیان

1 هر چه دهی از سر انصاف ده قفل عدم بر در اسراف نه

2 بعد شکستن صدف خویش را خوار مگردان خلف خویش را

3 بهره که دیدی ز خداوند خود ساز ذخیره پی فرزند خود

4 تا چه بریزد صدفت زیر خاک بهره ور آید ز تو آن در پاک

1 ای ز گلت نا زده سر حب دل مانده ز حب وطنت پا به گل

2 خیز که شد پرده کش و پرده ساز مطرب عشاق ز راه حجاز

3 یکدم ازین پرده سماعی بکن هر چه نه زین پرده وداعی بکن

4 دین تو را تا شود ارکان تمام روی نه از خانه به رکن و مقام

1 پور موفق که به توفیق حق برد ز هر پیر موفق سبق

2 بادیه کعبه بسی می برید محنت آن راه بسی می کشید

3 روزی از آنجا که دلی داشت تنگ زد به در کعبه سر خود به سنگ

4 گفت خدایا پس هر محنتی سوی من افکن نظر رحمتی

1 ای چو گلت جیب به چنگ خسان دامن صحبت بکش از ناکسان

2 گر چه ز آغاز گشادت دهند عاقبت الامر به بادت دهند

3 غنچه وش از همنفسان لب ببند خیره چو گل در رخ هر کس مخند

4 جلوه مده همچو خور انوار خویش باش چو سایه پس دیوار خویش

1 زنده دلی از صف افسردگان رفت به همسایگی مردگان

2 پشت ملامت به عمارات کرد روی ارادت به مزارات کرد

3 حرف فنا خواند ز هر لوح خاک روح بقا جست ز هر روح پاک

4 گشتی ازین سگ منشان تیز تگ همچو تگ آهوی وحشی ز سگ

1 ای به زبان نکته گزار آمده وی به سخن نادره کار آمده

2 نقطه نطق است تو را بر زبان گشته از آن نقطه زبانت زیان

3 گر کنی آن نقطه ازین حرف حک بر خط حکم تو نهد سر فلک

4 هر که درین گنبد نیلوفری افکند آوازه نیکو فری

1 بست به صد مهر بر اطراف شط عقد محبت کشفی با دو بط

2 شد به فراغت ز غم روزگار قاعده صحبتشان استوار

3 روزی از آنجا که فلک راست خوی گشت ز بی مهریشان کینه جوی

4 طبع بطان از لب دریا گرفت رای سفر در دلشان جا گرفت

1 ای به شکر خواب سحر داده هوش خیز که برخاست ز مرغان خروش

2 مرغ سحر زنده و تو مرده ای او ز نوا گرم و تو افسرده ای

3 ترک هوا گوی و نوایی بزن چنگ به دامان وفایی بزن

4 هر شب ازین پرده زنگارگون این همه لعبت که سر آرد برون

آثار جامی

7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.