آثار جامی

صفحه 2 از 7
7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ

تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی

1 ای به سرا پرده یثرب به خواب خیز که شد مشرق و مغرب خراب

2 رفته ز دستیم برون کن ز برد دستی و بنمای یکی دستبرد

3 توبه ده از سرکشی ایام را باز خر از ناخوشی اسلام را

4 مهد مسیح از فلک آور به زیر رایت مهدی به فلک زن دلیر

1 ای عربی نسبت امی لقب بنده تو هم عجم و هم عرب

2 رشک خوری تافته از اوج ناز مغرب تو یثرب و مشرق حجاز

3 گرد سرت ابطحی و یثربی خاک درت مشرقی و مغربی

4 تیغ عرب زن که فصاحت تو راست صید عجم کن که ملاحت تو راست

1 در خم این دایره نقش بند چند شوی بند به هر نقش چند

2 نقش رها کن سوی بی نقش رو دیده به هر نقش چه داری گرو

3 نقش چو پرده ست و تو ز افسردگی مایل پرده شد از پردگی

4 برفکن از پردگی این پرده را گرم کن از وی دل افسرده را

1 زد به جهان نوبت شاهنشهی کوکبه فقر عبیداللهی

2 آن که ز حریت فقر آگه است خواجه احرار عبیدالله است

3 روی زمین کش نه سر و نی بن است در نظرش چون روی یک ناخن است

4 یک روی ناخن که به دست آمدش کی به ره فقر شکست آمدش

1 پیشترین نفحه باغ سخن هست نسیم چمن آرای کن

2 صبحدم آن نفحه چو برخاسته ست خشک و تر این چمن آراسته ست

3 زان نفس اول قلم سرزده سر ز نیستان عدم بر زده

4 گر چه قلم داد سخن داده است بی سخن او هم ز سخن زاده است

1 ای پر از آوازه کوس سخن شاهد جانهاست عروس سخن

2 طرفه عروسی که ز زیور تهی آید ازو دلبری و دل رهی

3 چون که به زیور شود آراسته طعنه زند بر مه ناکاسته

4 چون گهر نظم حمایل کند غارت صد قافله دل کند

1 قافیه سنجان چو در دل زنند در به رخ تیره دلان گل زنند

2 روی چو در قافیه سنجی کنند پشت بر این دیر سپنجی کنند

3 تن بگذارند و همه جان شوند کوه ببرند و سوی کان شوند

4 جان کنی و کان کنی آیینشان صیرفی چرخ گهر چینشان

1 گلبن جان را که به گل کاشتند آرزوی غنچه دل داشتند

2 چون ز گل آن گلبن تر سر کشید غنچه نو رسته دل بردمید

3 درج در آن غنچه چو اوراق گل هر چه در آفاق چه جزء و چه کل

4 حسن بیان آیت تفضیل او کون و مکان دفتر تفصیل او

1 دوش که چون نور یقین در گمان روز شد اندر تتق شب نهان

2 پرده شب روی زمین را نهفت ظلمت شک نور یقین را نهفت

3 برق هدایت ز سحاب کرم شعله برافراخت علم بر علم

4 چشم گشادند به هم روشنان ظلمتیان را همه چشمک زنان

1 صبح که بر حاشیه این چمن زد علم نور فشان نسترن

2 ریخت ازین گلشن فیروزه فام شاخ شکوفه ورق سیم خام

3 باد سحر خیز گل افشان رسید رخت سلوکم به گلستان کشید

4 جلوه گهی یافتم آراسته سوی به سو جلوه گران خاسته

آثار جامی

7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.