1 ای به سرا پرده یثرب به خواب خیز که شد مشرق و مغرب خراب
2 رفته ز دستیم برون کن ز برد دستی و بنمای یکی دستبرد
3 توبه ده از سرکشی ایام را باز خر از ناخوشی اسلام را
4 مهد مسیح از فلک آور به زیر رایت مهدی به فلک زن دلیر
1 ای عربی نسبت امی لقب بنده تو هم عجم و هم عرب
2 رشک خوری تافته از اوج ناز مغرب تو یثرب و مشرق حجاز
3 گرد سرت ابطحی و یثربی خاک درت مشرقی و مغربی
4 تیغ عرب زن که فصاحت تو راست صید عجم کن که ملاحت تو راست
1 در خم این دایره نقش بند چند شوی بند به هر نقش چند
2 نقش رها کن سوی بی نقش رو دیده به هر نقش چه داری گرو
3 نقش چو پرده ست و تو ز افسردگی مایل پرده شد از پردگی
4 برفکن از پردگی این پرده را گرم کن از وی دل افسرده را
1 زد به جهان نوبت شاهنشهی کوکبه فقر عبیداللهی
2 آن که ز حریت فقر آگه است خواجه احرار عبیدالله است
3 روی زمین کش نه سر و نی بن است در نظرش چون روی یک ناخن است
4 یک روی ناخن که به دست آمدش کی به ره فقر شکست آمدش
1 پیشترین نفحه باغ سخن هست نسیم چمن آرای کن
2 صبحدم آن نفحه چو برخاسته ست خشک و تر این چمن آراسته ست
3 زان نفس اول قلم سرزده سر ز نیستان عدم بر زده
4 گر چه قلم داد سخن داده است بی سخن او هم ز سخن زاده است
1 ای پر از آوازه کوس سخن شاهد جانهاست عروس سخن
2 طرفه عروسی که ز زیور تهی آید ازو دلبری و دل رهی
3 چون که به زیور شود آراسته طعنه زند بر مه ناکاسته
4 چون گهر نظم حمایل کند غارت صد قافله دل کند
1 قافیه سنجان چو در دل زنند در به رخ تیره دلان گل زنند
2 روی چو در قافیه سنجی کنند پشت بر این دیر سپنجی کنند
3 تن بگذارند و همه جان شوند کوه ببرند و سوی کان شوند
4 جان کنی و کان کنی آیینشان صیرفی چرخ گهر چینشان
1 گلبن جان را که به گل کاشتند آرزوی غنچه دل داشتند
2 چون ز گل آن گلبن تر سر کشید غنچه نو رسته دل بردمید
3 درج در آن غنچه چو اوراق گل هر چه در آفاق چه جزء و چه کل
4 حسن بیان آیت تفضیل او کون و مکان دفتر تفصیل او
1 دوش که چون نور یقین در گمان روز شد اندر تتق شب نهان
2 پرده شب روی زمین را نهفت ظلمت شک نور یقین را نهفت
3 برق هدایت ز سحاب کرم شعله برافراخت علم بر علم
4 چشم گشادند به هم روشنان ظلمتیان را همه چشمک زنان
1 صبح که بر حاشیه این چمن زد علم نور فشان نسترن
2 ریخت ازین گلشن فیروزه فام شاخ شکوفه ورق سیم خام
3 باد سحر خیز گل افشان رسید رخت سلوکم به گلستان کشید
4 جلوه گهی یافتم آراسته سوی به سو جلوه گران خاسته