در خم این دایره نقش بند از جامی هفت اورنگ 13
1. در خم این دایره نقش بند
چند شوی بند به هر نقش چند
...
1. در خم این دایره نقش بند
چند شوی بند به هر نقش چند
...
1. زد به جهان نوبت شاهنشهی
کوکبه فقر عبیداللهی
...
1. پیشترین نفحه باغ سخن
هست نسیم چمن آرای کن
...
1. ای پر از آوازه کوس سخن
شاهد جانهاست عروس سخن
...
1. قافیه سنجان چو در دل زنند
در به رخ تیره دلان گل زنند
...
1. گلبن جان را که به گل کاشتند
آرزوی غنچه دل داشتند
...
1. دوش که چون نور یقین در گمان
روز شد اندر تتق شب نهان
...
1. صبح که بر حاشیه این چمن
زد علم نور فشان نسترن
...
1. چاشت که خورشید علم برفراشت
ظلمت سایه به زمین کم گذاشت
...
1. شاهد خلوتگه غیبت از نخست
بود پی جلوه کمر کرده چست
...
1. روزبهان فارس میدان عشق
فارسیان را شه ایوان عشق
...
1. پیش که از ابر صفا نم نبود
رسته گل صفوت آدم نبود
...