آثار جامی

صفحه 6 از 7
7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ

تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی

1 ای تنت از شمع گدازنده تر شعله زنان آتش شیبت ز سر

2 داده سر سبز تو آتش فشان از شجر اخضر و نارش نشان

3 چرخ که بر فرق تو کافور ریخت بر تو هم از شعر تو کافور بیخت

4 تا که کند سردی کافور سرد بر دل گرمت هوس خواب و خورد

1 فصل خزان کز دم باد وزان کارگه رنگرزان شد رزان

2 باغ جوان صورت پیری گرفت سبزه تر رنگ زریری گرفت

3 برگ درختان ز سر شاخسار مختلف الوان چو گل اندر بهار

4 موی سفیدی به قد خم شده سینه اش آتشکده غم شده

1 ای شده با موی سیاه از غرور از نفر موی سفیدان نفور

2 رخ ز سفید به سیاهی منه نور الهی به ملاهی مدره

3 طفلی و چون شیر شده موی پیر هست عجب نفرت طفلان ز شیر

4 زاغ سیاهی تو درین بوم بیم کی هلد این باز سفیدت سلیم

1 زاغی از آنجا که فراغی گزید رخت خود از باغ به راغی کشید

2 زنگ زدود آیینه باغ را خال سیه گشت رخ راغ را

3 دید یکی عرصه به دامان کوه عرضه ده مخزن پنهان کوه

4 سبزه و لاله چو لب مهوشان داده ز فیروزه و لعلش نشان

1 نقش سراپرده شاهیست حسن لمعه خورشید الهیست حسن

2 حسن که در پرده آب و گل است تازه کن عهد قدیم دل است

3 آن که شد این سلسله بنیاد ازو لایحه حسن دهد یاد ازو

4 ما که چنین کشته هر مهوشیم سوخته خرمن ز همان آتشیم

1 دیو نژادی چو یکی تیره ابر لب چو خم نیل کبود و سطبر

2 زنگ چو انگشت نیفروخته چهره چو چوبین طبقی سوخته

3 مانده دهن چون دهن جیفه باز ناشده همچون در محنت فراز

4 یافت به ره آینه ای گردناک ساخت به دامن رخش از گرد پاک

1 رونق ایام جوانیست عشق مایه کام دو جهانیست عشق

2 میل تحرک به فلک عشق داد ذوق تجرد به ملک عشق داد

3 چون گل جان بوی تعشق گرفت با گل تن رنگ تعلق گرفت

4 رابطه جان و تن ما ازوست مردن ما زیستن ما ازوست

1 بوالهوسی بر سر راهی رسید جلوه کنان چارده ماهی بدید

2 هاله شده گرد قمر معجرش خیمه زده بر مه و خور چادرش

3 نغمه سرا جنبش خلخال او نافه گشا زلف ز دنبال او

4 نعره برآورد که ای خودپرست پای مکن تیز که رفتم ز دست

1 بحر ازل موج کرم برگرفت دامن ساحل همه گوهر گرفت

2 جوهری طبع سخن پروران کرد نگاهی به فراست در آن

3 هر چه سزا بود به سفتن بسفت وانچه نه در پرده نسیان نهفت

4 زان گهر سفته هزاران هزار گوش جهان را شده بین گوشوار

1 فربهی از خوان سخن پروری شاعریش کرده لقب لاغری

2 گفت به نظم خوش و شعر فصیح بهر یکی خواجه فربه مدیح

3 خواجه مسکین چو مدیحش شنید بوی توقع به مشامش رسید

4 کرد ازان نامه پر رنگ و ریو خاطر او رم چو ز لاحول دیو

آثار جامی

7 اثر از تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تحفة‌الاحرار در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.