خانه
شاعران
فال
درباره ما
اقبال لاهوری
اقبال لاهوری
آثار شاعر
بستن تبلیغات
ارمغان حجاز اقبال لاهوری
1.
ترا این کشمکش اندر طلب نیست
ترا این کشمکش اندر طلب نیست
ترا این درد و داغ و تاب وتب نیست
از آن از لامکان بگریختم من
که آنجا ناله های نیم شب نیست
مشاهده کامل شعر
2.
ز من هنگامه ئی وه این جهان را
ز من هنگامه ئی وه این جهان را
دگرگون کن زمین و آسمان را
ز خاک ما دگر آدم برانگیز
بکش این بنده سود و زیان را
مشاهده کامل شعر
3.
جهانی تیره تر با آفتابی
جهانی تیره تر با آفتابی
صواب او سراپا نا صوابی
ندانم تا کجا ویرانه ئی را
دهی از خون آدم رنگ و آبی
مشاهده کامل شعر
4.
غلامم جز رضای تو نجویم
غلامم جز رضای تو نجویم
جز آن راهی که فرمودی نپویم
ولیکن گر به این نادان بگوئی
خری را اسب تازی گو نگویم
مشاهده کامل شعر
5.
دلی در سینه دارم بی سروری
دلی در سینه دارم بی سروری
نه سوزی در کف خاکم نه نوری
بگیر از من که بر من بار دوش است
ثواب این نماز بی حضوری
مشاهده کامل شعر
6.
چه گویم قصه دین و وطن را
چه گویم قصه دین و وطن را
که نتوان فاش گفتن این سخن را
مرنج از من که از بی مهری تو
بنا کردم همان دیر کهن را
مشاهده کامل شعر
7.
مسلمانی که در بند فرنگ است
مسلمانی که در بند فرنگ است
دلش در دست او آسان نیاید
ز سیمائی که سودم بر در غیر
سجود بوذر و سلمان نیاید
مشاهده کامل شعر
8.
نخواهم این جهان و آن جهان را
نخواهم این جهان و آن جهان را
مرا این بس که دانم رمز جان را
سجودی ده که از سوز و سرورش
بوجد آرم زمین و آسمان را
مشاهده کامل شعر
9.
چه میخواهی ازین مرد تن آسای
چه میخواهی ازین مرد تن آسای
به هر بادی که آمد رفتم از جای
سحر جاوید را در سجده دیدم
به صبحش چهره شامم بیارای
مشاهده کامل شعر
10.
به آن قوم از تو میخواهم گشادی
به آن قوم از تو میخواهم گشادی
فقیهش بی یقینی کم سوادی
بسی نادیدنی را دیده ام من
«مرا ای کاشکی مادر نزادی»
مشاهده کامل شعر
قبلی
بعدی
اقبال لاهوری
اقبال لاهوری
آثار شاعر