8 اثر از غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی

1 چون شاه شرق ز رخسار برکشید نقاب به تیغ، عرصه ی عالم گرفت از سر تاب

2 اگر چه در دل شب آفتاب پنهان بود چنانکه بیضه ای از زر به زیر پر غراب

3 ز زیر برقع شب آفتاب رخ بنمود چنانکه دلبر من برکشد ز چهره نقاب

4 چو رفت هندوی شب، ترک من ز بستر ناز درآمد از هوس باده نیم مست از خواب

1 خسرو خاور چو پنهان شد ز شاه زنگبار پادشاه شام شد بر توسن گردون سوار

2 زورق زرین چو پنهان گشت در بحر محیط کشتی سیمین روان گردید در دریای قار

3 پیر ازرق پوش را دامن پر از در و گهر لیکن از رنگ شفق یاقوت بودش در کنار

4 چون نگه کردم کنار چرخ دیدم پر درم همچو بر فرش زمرد ریخته برگ بهار

1 علی الصباح که سلطان طارم ازرق فراز گنبد فیروزه گون بزد سنجق

2 ز بیم خنجر خورشید، لشکر انجم ز روی چرخ گریزان شدند چون زیبق

3 ز خواب صبح چون ملاح روز سر برداشت روانه کرد درین بحر نیلگون زورق

4 ز روی صدق، به صابون مهر، گازر روز سحر ز دامن گردون بشست روی شفق

1 سرو آزاد که در باغ نشانند او را بنده ی قامت رعنای تو خوانند او را

2 آن جهاندار جهان نام جهان از بر من به جهانی ز کف من بجهانند او را

3 ندهندش به همه ملک جهان یک سر موی به همه ملک جهان گر بستانند او را

4 یا درآرند نگارین به سلامت بر من یا سلام من مسکین برسانند او را

1 ملک ملک ملاحت، شه خوبان خطا!‏ ریختی خون دل سوخته، بی جرم و خطا

2 گفتم از ملک ملک شاد شوم، عقلم گفت به سراپرده ی سلطان نرسد دست گدا

3 گرد کوهت چه عجب گر چو کمر می گردم کز چه باشد تن و اندام تو در بند قبا

4 سینه از فرقت معشوقه کنم چون آتش دیده از حسرت دردانه کنم چون دریا

1 باز ازین واقعه ما را دل و جان می‌سوزد نه دل ما، که دل خلق جهان می‌سوزد

2 گوییا آتش دوزخ به جهان در زده‌اند که دل مرد و زن و پیر و جوان می‌سوزد

3 چنگ در چنگ مغنی ز درون می‌نالد شمع در مجلس ما گریه‌کنان می‌سوزد

4 نه منم سوخته در دهر که از آتش مهر دل چرخ از غم سلطان جهان می‌سوزد

1 مطرب بزن نوایی، ساقی بده شرابی از تشنگی بمُردم بر آتشم زن آبی

2 تا من خیال رویت دیدم به خواب مستی از حسرت خیالت راضی شدم به خوابی

3 گر سر ز پای اسبت از دست غم بتابم در گردنم درافکن از زلف خود طنابی

4 از خال همچو دانه کام دلم برآور کز آب دیدگانم می گردد آسیابی

1 مرا در موردستان گلستانی است که گل چون روی او در گلستان نیست

2 دلم بربود و جانم زنده گردد اگر آید برم، کآرام جانی است

3 رخش باشد چو خورشید آشکارا ولی از چشم نامحرم نهانی است

4 اگر طوطی سخن گوید ز شکر بر گفتار او شیرین زبانی است

1 نباشد در جهان همچون تو یاری بتی، سنگین دلی، سیمین عذاری

2 سمن بویی، به قد سرو بلندی گل اندامی، به رخ رشک بهاری

3 رقیبش خار و او گلبرگ خندان ملامت می کشم از دست خاری

4 به ترک اختیار خویش کردم که از عاشق نیاید اختیاری

آثار حیدر شیرازی

8 اثر از غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی