معشوق اگر میل وفا داشته از حزین لاهیجی غزل 552
1. معشوق اگر میل وفا داشته باشد
عاشق چه غم از جور و جفا داشته باشد.
...
1. معشوق اگر میل وفا داشته باشد
عاشق چه غم از جور و جفا داشته باشد.
...
1. سحاب خامه من جز در خوشاب ندارد
سفینهٔ غزلم موجهٔ سراب ندارد
...
1. از آن بر گرد دنیا چشم عشرت کیش می گردد
که دل را وحشت از مکروه دیدن بیش می گردد
...
1. مباحث نظری مرد داد می خواهد
صفای فطرت و فهم مراد می خواهد
...
1. دارم از عشق و جنون سلسله جنبانی چند
در میان تاول آواره بیابانی چند
...
1. زد آتش در دلم چون شمع، دیدار این چنین باید
نگه در دیدهٔ تر سوخت، رخسار این چنین باید
...
1. موج حیات از آن گل رخساره نگسلد
فیض مدام از آن لب می خواره نگسلد
...
1. در خاره، خدنگ نگهت کار نماید
خود را به عبث، چشم تو بیمار نماید
...
1. رهرو وادی عشق، آبله پا می باید
غم جدا، گریه جدا، ناله جدا می باید
...
1. عیش ار به دل آبله ناکم گذرانند
خون مژه از دامن پاکم گذرانند
...
1. مردان نظر از نرگس فتّان تو یابند
فیض سحر از چاک گریبان تو یابند
...
1. من چشمم و عالم همه خار است ببینید
چشمی که به خارش سر و کار است ببینید
...