روح ز تو خوبتر به خواب از سید حسن غزنوی غزل 25
1. روح ز تو خوبتر به خواب نبیند
چشم فلک چون تو آفتاب نبیند
...
1. روح ز تو خوبتر به خواب نبیند
چشم فلک چون تو آفتاب نبیند
...
1. یار چون عیسیم به ماه برد
باز چون یوسفم به چاه برد
...
1. گر شمع تو بی زحمت پروانه بماند
خورشید چو سایه ز تو درخانه بماند
...
1. لبم از بوس او شکر چیند
گوشم از لعل او گهر چیند
...
1. پسرا تا کی از این خواهد بود
وین دلم چند حزین خواهد بود
...
1. که بود جان که نه در بند وفای تو بود
چه کند دل که نه خرسند جفای تو بود
...
1. دل چون ز لبت شراب خواهد
درد از جگرم کباب خواهد
...
1. حسن تو به گفت هم نیاید
نقش تو ز هر قلم نیاید
...
1. آخر دلم به آرزوی خویشتن رسید
و آنچه از خدای خواسته بودم به من رسید
...
1. آرام دل مرا بخوانید
بر مردم چشم من نشانید
...
1. صبح را رنگ بدان عارض چون ماه دهد
شام را گونه بدان طره کوتاه دهد
...
1. هر آینه که دگر بایدم گزیدن یار
چو یار من ز من و مهر من شود بیزار
...