1 ای دل به جهان به جز خرابی مطلب سر سبزی ازین کور سرابی مطلب
2 ور عمر خوش از جهان همی می طلبی آندم ز جهان نشان نیابی مطلب
1 ای دیدن خوک پیش دیدار تو خوب با چهره تو بوزنه محبوب قلوب
2 از روی تو خوی تو بسی زشت تر است با زشتی خوی تو زهی روی تو خوب
1 ای لعل تو پرنکته شیرین غریب مازار دل خسته غمگین غریب
2 زانروی که نه غریب و مسکین چو منی بخشای بر این عاشق مسکین غریب
1 چون تنگ دل آکنده شد از بس گله هات معذورم اگر برم به هر کس گله هات
2 وز تنگدلی چو شرح جور تو دهم اول نفسم گریه بود پس گله هات
1 ای قد خوش تو سرو شاداب حیات لعل لب تو چشمه نایاب حیات
2 با قد تو باد در کف سرو چمن با لعل تو خاک بر سر آب حیات
1 ای وصل تو سرمایه اسباب حیات در بحر غم تو نیست پایاب حیات
2 لب تشنه خضر پیش لبت جان می داد می گفت که خاک بر سرآب حیات
1 ای خامه تو نهال سیراب حیات در دست تو پنچ چشمه آب حیات
2 زان پنج سه گر برای من رنجه کنی بربنده شود گشاده صد باب حیات
1 خضری که به او گشاده شد باب حیات از لعل تو ساخت وجه اسباب حیات
2 در آتش آذر و به کف باد هوس می گفت که خاک برسر آب حیات
1 افکند دلم به کوی دلداری رخت و آورد به رویم ز غمش کاری سخت
2 زین بار ازین یار مرا بختی نیست ای کاش مرا یار بدی یاری بخت
1 آن روز که با من به عنایت بد بخت بر تاج که مشتریم می زد تخت
2 وامروز که زد لگد به کارم در سخت در پایگه ستور بنهادم رخت