برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.
1 امشب ز غمت میان خون خواهم خفت وز بستر عافیت برون خواهم خفت
2 باور نکنی خیال خود را بفرست تا در نگرد که بیتو چون خواهم خفت
1 ماهی که قدش به سرو میماند راست آیینه به دست و روی خود میآراست
2 دستارچهای پیشکشش کردم گفت وصلم طلبی زهی خیالی که توراست
1 من باکمر تو در میان کردم دست پنداشتمش که در میان چیزی هست
2 پیداست از آن میان چو بربست کمر تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست
1 گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
2 گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا شادی همه لطیفه گویان صلوات
1 هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد هر پاکروی که بود تردامن شد
2 گویند شب آبستن و این است عجب کاو مرد ندید از چه آبستن شد
1 با می به کنار جوی میباید بود وز غصه کنارهجوی میباید بود
2 این مدت عمر ما چو گل ده روز است خندان لب و تازهروی میباید بود
1 با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می
2 چون گرم شود ز باده ما را رگ و پی منت نبریم یک جو از حاتم طی
1 عمری ز پی مراد ضایع دارم وز دور فلک چیست که نافع دارم
2 با هر که بگفتم که تو را دوست شدم شد دشمن من وه که چه طالع دارم
1 خوبان جهان صید توان کرد به زر خوش خوش بر از ایشان بتوان خورد به زر
2 نرگس که کله دار جهان است ببین کاو نیز چگونه سر درآورد به زر
1 از چرخ به هر گونه همیدار امید وز گردش روزگار میلرز چو بید
2 گفتی که پس از سیاه رنگی نبود پس موی سیاه من چرا گشت سفید
برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهرهمند شوید.